شکوهمند، یاری، از شخصیتهای شاهنامه و از پهلوانان ایرانی در زمان کیکاووس، نام چند تن از پادشاهان اشکانی، عاشق ناکام شیرین
با جلال و شكوه زاده شده، زادهي با فر و شكوه و عظمت
مظهر قدرت و پیروزی در ادبیات فارسی،نام عقل فلک هشتم در ایران باستان
شادمان و باشکوه، نام روح و عقلِ كره مرّيخ
آمرزنده دشمن، از پیش آمرزیده
فرشیدورد، شكوه و روشنايی، شكوه خورشيد، شكوه درخشان
ترکیب دو اسم فتح و الله (پیروزی و خدا)
نگهبان پارسایی و پاکی در آیین زرتشت، فروردین
يگانه، يكتا، بينظير، بیمانند
پیروز، برنده، غالب، فاتح
ترکیب دو اسم فرج و الله (گشایش در کار و خدا)
بخشش خدا ، لطف و توجه خداوند
دارای فضیلت و برتری در علم، نيكو، پسنديده
دارای قامت شکوهمند و زیبا
لطف و محبت خداوند، بخشش خدا
فروزان، مهرهای در بازی شطرنج، وزیر
گشایش در کار
تمیز دهنده و فرق گذارنده، از صحابهي پیامبر اسلام
سبب سربلندی و افتخار دین
گشاینده، از صفات و نام های پروردگار
شکوهمند، دارای جلال
اوج، بلندی، (به مجاز) خوب، خوش
باشکوه و بزرگ
آداب، رسوم، اندیشه، هنر، شیوهی زندگی، شعور، تربيت اجتماعی
شاد، مسرور، خوشحال
دل، قلب
حاکم، قاضی، داور
نيك انديش
فرزانه، خردمند، عاقل، حکیم
لایق، درخور، شایسته
ترکیب دو اسم فیض و محمد (بخشش و ستوده)
سوار بر اسب، (به مجاز) دلاور، جنگجو، دلیر
جوانمرد و بخشنده، دارای آثارِ مفيد، پر بركت
فرا رسیدن، نشیب، سرازیری، پایین
گشاینده و فتح کنندهی سرزمینها در جنگ، پیروز
گرانبها، باارزش، عالی، نیکو
بهترین نام، بالاترین نام
نیکوکار
مولود با شکوه، زاده با شکوه و جلال
كودك پرگوشت و خوب صورت، مرد درشت اندام
باهوش، دانا، فرزانه، دانشمند، تیزفهم
رستگاری، نيك انجامی، سعادت
برهان و دلیل
دارای شکوه و وقار، (به مجاز) خردمند و دانا، نورانی و با شکوه
رهایی یابنده، رستگار شونده، رستگار، پیروز
سرانجام، عاقبت، پايان
افتاده، متواضع
یگانه در دین، بی نظیر در دین داری و دین ورزی
دارای برتری، مسلط، عالی، برگزیده
فاضل، دانشمند، حکیم
آب شیرین و صاف، آب گوارا
آزاده، آزادگی
درستكار، صحيح العمل
راست و درست
بسیار فهمیده و دانا
دارنده ی شکوه و جلال، فرهور
حکیم، دانشمند، دانا
برتری دانش، اخلاق، و هنر، لطف، توجه، رحمت
كوهي است در شمال شرقي دشت فاران
دارای اندیشه ی خجسته، مبارک و با شکوه
دلير و شجاع
وجودی که در برابر عدم است
نيك بخت، خجسته
نگهداری كردن
جدا کننده ی حق از باطل
ترکیب دو اسم فهیم و رضا (دانا و خشنود)
پایان، سرانجام، توانایی
خوش سخن، تر زبان
ترکیب دو اسم فرید و رضا (یگانه و خشنود)
دارای شکوه و عظمتی چون خورشید
زراعت آبی در مقابل ديم
صاحب اسب
پیشگفتار، پیش سخن، نام پسر سیامک پادشاه پیشدادی
بلند نظر، زيبانگر
خوش قدم، قدم خير
ترکیب دو اسم فرید و حسین (یگانه و نیکو)
ترکیب دو اسم فواد و مهدی (قلب و هدایت شده)
ريزهی نان، پاره های خمير
بلند نظر و عاقبت انديش
زيركی، هوشياری، درك و فهم
نگهداری كردن، پروردن
دارای شکوه و وقار
نازیدن، مباهات کردن
در حال فكر
در شاهنامه نام برادر اسفنديار
نيك بخت و كامروا
فاراب، نام شهری در استان کرمان
ترکیب دو اسم فربد و علی (دارای جلال و شریف)
قوت عدل و نيروي داد
نام یک ایرانی معروف در زمان قباد
باعث عظمت دين
ويژگي آن كه شكوه و جلال ميبخشد
داراي شكوه و جلال
طالب شكوه و جلال
ديندار، متدين
دارای اندیشه بلند، دارای افکار متعالی
شخص مهربان، با محبت، خوب و خوشحال
ويژگی آن كه دارای شكوه و جلال ابدی است
دارای شکوه و جلالی چون خورشید
دادهي خجسته و مبارك
نجات دهنده، کسی که خود را برای دیگران فدا کند، لقب حضرب عیسی(ع)
نام پهلوانی ایرانی از سپه داران و رایزنان دارا
بسیار نرم و لطیف و زیبا
بالایی، فرازی، اعلی
نام پادشاه کاپادوکیه
از شخصیتهای شاهنامه، نام مهندسی رومی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
بالابرنده و افرازنده
شكافنده
خوشبخت و سعادتمند
جوينده شكوه و رفعت
توفيق، سعادت
آفتاب فرزانگي و عاقلي
پيروزمند، موفق، كامروا
ترکیب دو اسم فیروز و مهر (پیروز و مهربانی)
فرمان ها، اوامر
آفریننده، خالق، از نامهای خداوند، نام سوره ای در قرآن کریم
روشني دين
فر و شكوه خردمندي و عاقلي
فرّ و شأن و شكوت و شكوه و عظمت
دارای شکوه و عظمتی چون سام