اسم اصیل ایرانی

👦 اسم پسر اصیل ایرانی 👧 اسم دختر اصیل ایرانی 📑 فیلتر کردن اسم ها

نام نوعی گل خوش‌بو، به مجاز چشم معشوق

ملکه، نام همسر امام حسین (ع) و مادر امام سجاد (ع)

زمان ولادت، تولد

نام نوعی پرنده سخنگو و زیبا، نام نوعی گل، شیشه، کیمیا

آرزو، انتظار

زن گندم‌گون، نسیم ملایم خنک در روز داغ تابستان، الهه عشق

عاقل، حکیم، دانشمند، دانا، خردمند

فریبنده، بسيار زيبا، فریفته

گل‌ زرد يا سفيد خوشه‌اي خوش بو كه يكي از گونه‌هاي نرگس است، (به مجاز) صورت معشوق

مانند ماه، زیبارو

ماه ناز، زیبای نازنین، آن‌که چون ماه ناز و زیباست

فرستاده، نام موجودات عالم ملکوت، شخص داراي اخلاق يا رفتار بسيار نيك و پسنديده، زن مهربان و زيبا

دسته‌ای از شش ستاره درخشان در صورت فلکی ثور، ثریا

پاک، بی‌گناه، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است

زیبا مانند پری، افسونگر

سرگذشت و حكايت گذشتگان، افسون، سحر، داستان تخیلی

شکوهمند، یاری، از شخصیت‌های شاهنامه و از پهلوانان ایرانی در زمان کیکاووس، نام چند تن از پادشاهان اشکانی، عاشق ناکام شیرین

دارای ناز شاهانه، موجب فخر شاه، نام یکی از نواهای موسیقی ایرانی

امید، انتظار، اشتياق

شكرگزاري (به درگاه خداوند)، تمجید، ستودن

منسوب به مهر، محبت، دوستی، مهربانی، خورشید، نام هفتمین ماه از سال شمسی، نام سازی قدیمی

منسوب به ماه، زیباروی، بزرگترین

سعادتمند، خوشبخت، روز نیک، روز خوش، نام نوعی بلور کبود

داده‌ی مهر، آفريده شده‌ي مهر، بخشنده خورشید

حشره‌ای زیبا با بال‌های نازک و رنگارنگ، حکم، فرمان، در ادبیات مظهر عاشق

وجود، زندگی، جهان، دارایی

مژه، (در اصطلاح عشاق) اشاره به نيزه و تير كه از كرشمه و غمزه‌هاي معشوق به هدف سينه‌ي عاشق مي‌رسد، دارد

بسيار دوست داشتني، با ارزش، زیبا و ظریف، عزيز و گرامي، معشوق

درخشنده، از شخصیت‌های شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی که در تیراندازی بسیار توانا بود (آرش کمانگیر)

ابوعلي سينا دانشمند معروف ايراني، شبه جزیره‌ي بیابانی، در شمال شرقی مصر که در تورات آمده در همین محل موسی به پیغمبری برگزیده شد

نيك نژاد، نیکو تبار، نقاش و مينياتور ساز مشهور ملقب به كمال الدين

پیروزمند، روز بیستم از هر ماه شمسی، نام دیگر سیاره مریخ، نام چند تن از پادشاهان ساساني، در شاهنامه از پهلوانان ایرانی در زمان کیخسرو

(به مجاز) دوست داشتنی، خوشایند، زیبا، گرامي، عزيز، خوش سخن و دلنشین

نيك انديش، راست گفتار، راست کردار، ماه يازدهم از سال شمسي، (در جغرافیا) توده عظیمی از برف و یخ، (در شاهنامه) پسر اسفنديار

ستایش، پرستش، نماز، جشن، نام مهم‌ترین بخش از پنچ بخش اوستا

منسوب به مهر، دارنده‌ي مهر، فروغ خورشید، نام پدر اورند سردار ايراني

دلنشین، زیبنده، شایسته، نیکو، قشنگ

نيك نام، خوش نام، شخصی که از او به نیکی یاد می شود

شبانگاه، نام نوایی در موسیقی، نام معشوق قیس ابن ملَوَّح عامری ملقب به مجنون

فاتح و پیروز، نام خسرو دوم شاهنشاه ساساني، مشهور به خسرو پرويز

پاکدامن، آن كه از ارتكاب گناه و خطا پرهيز كند، دیندار، پرهیزکار، عارف، دانشمند

نام عاشق ويس در منظومه ویس و رامین نوشته فخرالدین اسعد گرگانی

با جلال و شكوه زاده شده، زاده‌ي با فر و شكوه و عظمت

تخلص شعري علي اسفندياري (نيما يوشيج)، عادل، نامور، نیمه ماه، کوچک

نقش رنگین، تصوير، معشوق و زن زیبا روی، زيور، زينت

منسوب به بهار، بهاری

گوهر و سنگ قیمتی که براي تزئين بر روي چيزي كار مي‌گذارند، انگشتر نگين‌دار پادشاهان كه به جاي مهر به كار مي‌رفته است

سفید‌رو، پاکدامن، نام دختر افراسیاب که عاشق بیژن پهلوان ایرانی شد

سنگ های قیمتی، (به مجاز) اصل و نسب

موجودی لطيف و بسيار زيبا و نيكوكار، زن زيبارو، فرشته

منسوب به ماه، روشن و زیبا همچون ماه

منسوبه به شاه، (به مجاز) داراي ارزش و مقام شاهانه

بسیار دارنده، نام پهلوان دلير ايراني ملقب به پورياي ولي

پیچک، نام نوعی گل، نام یکی از جشن‌های ایرانیان قدیم

مکان آریاییان، نام کشور و سرزمین عزیز ما

پادشاه بزرگ درخشان، پادشاه روشن، پسر خورشید، از شخصیت های شاهنامه فرزند تهمورث و شاهی فرهمند است

از شخصیت‌های شاهنامه، نام چهارمين پسر كيقباد، مرد همیشه پیروز، آرام گرفتن، دلیر

خالص، پاک

اختر، اقبال، کوکب

عهد، شرط، قرارداد، میثاق

مطیع شاه، موجب آرامش شاه

محبت، دوستی، پیمان، خورشید، مهر

سحرگاه، سفیدی و روشنایی صبح

زیبا مانند پری

خوب‌روی و نیکو سیما مانند آفتاب

یکتا، بی‌نظیر، بی‌همتا، صميمي، همدل

سرزمين، مكان، ترتيب و روش كاري، ثروت، توانايي، صبر، آرام و قرار

بهشت روی، از تبار پهلوانی به نام منوش

نام سرزمینی که در ماوراءالنهر قرار داشت

علمی که توسط آن مواد کم بها مانند مس را به طلا تبدیل کنند، نادر و کمیاب

مظهر قدرت و پیروزی در ادبیات فارسی،نام عقل فلک هشتم در ایران باستان

دارنده نیکی، نام سه تن از پادشاهان ایرانی از سلسله‌ی هخامنشی

پادشاهان، بزرگان، سروران

فصل اول سال خورشیدی، گل و شکوفه درختان، (به مجاز) دوره‌ شادابی هر چيز

پرتو و نور ماه، ماهتاب

شادمان و باشکوه، نام روح و عقلِ كره‌ مرّيخ

قطره‌های آب که از ابر فروچکد

امید، آرزو، كمال مطلوب، مراد و خواسته

آزاد، اصیل، نجیب، فروتن، وارسته

نجات یافته، آزاد

واضح و دلنشين، فصیح، خوب، یکی از سه خدای بزرگ آیین هندو

مبارک، خجسته، همایون

لقب تمامی پادشاهان اسروشنه

سزاوار، درخور، شایسته

دارنده آب و رنگ سرخ، پسر رستم از تهمینه

كسی كه خانه‌های خوب فراهم می‌کند، آگاه، خردمند، از شخصیت‌های شاهنامه

آریایی، آزاده، نجيب

منسوب به گل، به رنگ گل سرخ، سرخ

پادشاه، نیک‌نام، نام چند تن از پادشاهان ایران

پدر، استوار، امین، پرورنده

زینت، آرایش، پیرایه

آزاده، نجيب

نام بنیان گذار سلسلۀ هخامنشی، خورشید

پوینده، آن که در جهت پیشرفت حرکت می‌کند، جوینده

آمرزنده دشمن، از پیش آمرزیده

نام نوعی گل زیبا

جوانه گل، غنچه

خبر خوش، مژده، وعده نیک

دارنده‌ی آب روشنی بخش

منسوب به اشک، نام مؤسس سلسله اشكانيان

فرشیدورد، شكوه و روشنايی، شكوه خورشيد، شكوه درخشان

عشوه‌گر، خوش ناز و ادا، ملوس

نام نوعی گل زیبا

صورت فارسی اسم ابراهیم، فرشته‌ خوبی

ستاره مرکزی منظومه شمسی، آفتابِ درخشان، (به مجاز) زیبارو

آشفته، شیفته، دیوانه، عاشق

آواز، شهرت، عقیده

عبادت، پرستش، دعا، ستایش

کامیاب، نیک‌بخت، خوش‌گذران

قسم، اقرار، اعتراف

نام گلی خوشبو، یاسمن

نام پرنده‌ای افسانه‌ای که او را به عنوان مرغ سعادت می‌شناسند، فرخنده

مانند ماه، (به مجاز) زيبارو

دارنده اسب نر سیاه، پسر کیکاووس

پاك و مقدس، عاقل و زیرک، از شخصیت‌های شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی، هفتمين پادشاه ماد

ژاله، نام نوعی اعلای پارچه ململ

یکتا، بی‌مانند، بی‌همتا

فرمانروای شهر یا کشور، پادشاه، حاکم

زحل، پادشاه گیتی، محافظ و نگهبان شاه

روشنایی و فروغ ماه، ماهشید، پرتو ماه

نام نوعی پرنده شکاری، منسوب به شاه

منسوب به زر، طلایی، پارچه یا لباسی که در آن نخ‌های طلایی به کار رفته‌

دارای گیسوان پرندین و نرم و فراوان، نام دختر افراسیاب و همسر سیاوش، از شخصیت‌های شاهنامه

نگهبان پارسایی و پاکی در آیین زرتشت، فروردین

جشن، خوشحالی، سرور

به وجود آورنده دوستی و مهر

آسمان، فلک، اقبال، نام نوایی در موسیقی

ماهیار، نام پهلوان ايرانی

نیرومند، پهلوان، بلند بالا

ساخته شده از نقره، نقره‌اي رنگ، سفيد و درخشان، (به مجاز) زيبا

فاتح جهان، جهان گشا

گل سرخ، ناز و کرشمه

دارای موی سیاه ، سیاه موی

شبنم صبحگاهی

آرای، آراینده، بخشنده، سپید دست، جوان مرد، آراسته، نگاریده

نوعی دیبای منقش، حریر، پرده نقاشی، تابلو، نوعی انگور، پرنیان

خداوند، ایزد

دارای ناز، زیبا و شکوهمند

آرزوها، امیدها، منی

یگانه، بی‌نظیر، بی‌همتا، تنها، صميمي، يك رنگ، بي‌ريا

پیروز، برنده، غالب، فاتح

شجاع، جنگجو، پسر گیو

ثروتمند، یاور آتش، محافظ آتش

ستاره، بخت، پرچم، نام نوعی گیاه گلدار

آفریده خرد پاک، اسپندیار

مانند ماه، زیبارو، ماهوش

دارای ناز و کرشمه چون پری، نازدار

جواهری گران‌بها که در صدف تولید می‌شود، نوعی گل

سردار سپاه، فرمانده لشکر، بزرگ، حاکم، شاه، رهبر

منسوب به ناز، نازدار، آن که بسیار ناز کند، پرناز

خبر خوش و شادی بخش، بشارت، مژدگانی، نوید

کسی که از مال و منال دنیا می‌گذرد، زاهد، پسر بهمن و نوه‌ی اسفندیار، جدّ اردشیر بابکان