خشنود، خوشدلی، راضی، نام امام هشتم شیعیان
پيغمبر، فرستاده، رسول الله پيامبر اسلام حضرت محمد (ص)
بسیار مهربان، بخشاینده، از صفات و نامهای پروردگار
ترکیب دو اسم روح و الله (روان و خدا)
نام عاشق ويس در منظومه ویس و رامین نوشته فخرالدین اسعد گرگانی
ترکیب دو اسم رحمت و الله (بخشش و خدا)
مهربان، بسیار بخشنده، نام یکی از سورههای قرآن مجید، از نامهای پروردگار
نیرومند، پهلوان، بلند بالا
شجاع، دلیر، خوش قد و قامت، از نامها و صفات خداوند
آزاده، جوانمرد، بخشنده
مهربانی، بخشودن، بخشش مخصوص خدا
نام پسر گودرز پهلوان ایرانی، از شخصیتهای شاهنامه، پرنده شکست ناپذیر، لطافت باران
نوازنده، نام یکی از نوازندگان در زمان ساسانیان
ترکیب دو اسم رضا و علی (خشنود و بلندقدر)
خوشبخت، سعادتمند، بهروز
بخشنده چون خورشید، بزرگوار
آن که در راه راست است، (به مجاز) دیندار، نام یکی از خلفای عباسی
جوانمرد
بسیار مهربان، بخشنده، با محبت، از نامهای خداوند مهربان
رادمنش، با سخاوت، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
روزی دهنده، از نامهای خداوند
راستی، حقیقی، واقعی
منسوب به رام، مأنوس، موافق، سازگار، شاد و خوشحال، نام روز بيست و يكم از هر ماه خورشیدی در ايران قديم
افراشته، مرتفع، بلند، (به مجاز) با اهميت، ارزشمند، عالی، از نام های پروردگار
بهار، نام دو ماه از سال قمری
رمهيار، چوپان، گوسفندچران
بلیغ، واضح، کنایه از شخص رشید و خوش قد و قامت
روضه ها، باغها
نگهبان آرامش، آرامش دهنده
روشن مانند روز، کسی که دارای فکر باز و اندیشه روشن است
روح و روان دین
تصویرگر، صورتگر، نقاش، طراح، نگارگر
خشنود، راضی
جبرئیل، فرشته، ملک
دلسوز
خلاص، رها شونده
منسوب به راد، جوانمرد، آزاده، بخشنده، سخاوتمند، خردمند، دانا
صورت دیگر اسم رامتین، سازنده و نوازنده
خوابیدن، جنبیدن گهواره
هدایت یافتن، رستگاری
نام سردار اردشیر دوم پادشاه ساسانی، دانا و خردمند
جوانمرد، آزاده، دانا، حکیم
رادترین، بخشنده ترین، صمغ درخت
آسمان غره، تندر، سوره سیزدهم قرآن کریم
سیراب، شاداب، تر و تازه
رهنده، رهاشونده
نام سردار اردشیر دوم پادشاه ساسانی
فرازنده، دادخواه، رساننده حدیث از حضرت رسول (ص)
باغبان بويژه نگهبان باغ انگور
روز پرخیر و برکت و مبارک
پایه و اساس دین
منسوب به رام، شاد و خوشحال
فرزند پسر
داراي ميل و رغبت به چيزي يا كسي
محکم، استوار
غلام، بنده
مشتری
فرمانبردار، اهلی
آب روان
مطیع، بنده و دوستدار اهورامزدا
مسافر، سیاح، جهانگرد
بهترین جوانمرد، آزاده و بخشنده ی بهتر
منسوب به ري، اهل ري
جای بالا در مجلس، حاکم، فرمانروا
سردار ایرانی که از گزنفون شکست خورد، سردار سپاه ایران درجنگ با سردار «سدمونی »
آرامنده، ثابت و برجای، انعام، پاداش
نام پسركيكاووس و داماد طوس
سخاوتمند، جوانمرد، کریم الطبع، آزادمرد
آن که در دفاع از دین دارای رشادت و شجاعت است
راه بین، راه شناس
راه یاب، آن که به جایی راه پیدا می کند
رستاک، شاخهای كه از بيخ درخت بر آمده
شکوه انسان بزرگوار و بخشنده
منسوب به رمز، به صورت رمز، نهانی
روزبه، نام شیخ شطاح عارف بزرگ قرن ششم
دارای بدنی که سلاح بر آن کارگر نباشد
مأنوس، موافق، سازگار، شاد و خوشحال، نام روز بيست و يكم از هر ماه خورشیدی در ايران قديم
محافظ راه، نگهبان راه
با طراوت
پسر جنگجو، پسر مبارز
نام نوایی و لحنی در موسیقی ایرانی
پیروی کننده، پیرو
دربانِ كاخ شاه، نگهبان
جنگجويِ زبردست
رکوع کننده، خم شونده، سرفرودآورنده، فروتنی کننده
نگهبان جوانمردی و آزادگی و بخشندگی
یاری گر، اعانت کننده، عطاکننده، دهنده، کسی که در غیاب ملک جانشین و قائم مقام وی گردد
مردی كه دارای انديشهی جوانمردی است
ترکیب دو اسم راد و نیک (جوانمرد و خوب)
محبت و مهربانی نهانی، (مجاز) مهربان و با محبت
کسی که رحمت می آورد، رحم کننده، بخشاینده، آمرزنده، مهربان
شکوه و جلالِ آرام
ویژگی کسی که دارای جان و روح مهربان است
کسی که رازی را حفظ می کند، رازبان، رازنگه دار، سِرنگه دار، کسی که رازی دارد، دارای راز
پسر دوست داشتني و محبوب
نام پسر سوخره سردار جنگي در ايرانِ باستان
دارای مقام و مرتبه بلند در دین
نقل كنندهي حديث و حكايت
آن که می کوشد در به دست آوردن امتیازی
بارانِ دین
راهنما
نام یک درخت
بيننده راز، واقف به اسرار نهانی
آفتاب، زمانه، روزگار
خورشید درخشان
پسنديدهي آيين و دين
راه شناس، راه نما
مهربانی خداوند
جنگجو، دلیر
راه نما، بلد راه
ترکیب دو اسم راد و برزین (جوانمرد و آتش)
سنگ سپيد
نام کوهی در حجاز
دانشمند، حکیم، دانا
دوباره برخواستن و کوهستان
نام محلی در کنار راه قزوین و همدان
دارای شکوه و شوکت
پسر باهوش
پسر عاقل و دانا
بسیار مهربان