اسم دختر با ش

ملکه، نام همسر امام حسین (ع) و مادر امام سجاد (ع)

دارای ناز شاهانه، موجب فخر شاه، نام یکی از نواهای موسیقی ایرانی

زن دارای چشمان سیاه رنگ، زيبا و فريبنده (چشم)

(به مجاز) دوست داشتنی، خوشایند، زیبا، گرامي، عزيز، خوش سخن و دلنشین

منسوبه به شاه، (به مجاز) داراي ارزش و مقام شاهانه

جاه و جلال، شکوه، عظمت

واضح و دلنشين، فصیح، خوب، یکی از سه خدای بزرگ آیین هندو

زن زیبای عرب، زن خال‌دار

جوانه گل، غنچه

آشفته، شیفته، دیوانه، عاشق

منسوب به شمس، خورشیدی، (به مجاز) سرخ رنگ

نام نوعی گل سرخ رنگ

ژاله، نام نوعی اعلای پارچه ململ

جشن، خوشحالی، سرور

دارای شرف و افتخار، بزرگوار، با اصل و نسب ،مؤنث شریف، ارزشمند، عالی، سید، ارجمند

زاده شهر، نام دختری زیبا که داستان‌های هزار و یک شب از زبان او نقل شده است

مشهور، نامدار و نامور

دارای ویژگی مطلوب، مناسب، سزاوار و در خور، لایق

درخشش، روشنی، جرقه

بزرگواری، افتخاری که از امری نصیب شخص می شود، برتری

بزرگ منشی، ارزشمندی

منسوب به شکیل، خوشگل و زیبا

صبور، باحوصله، بردبار

مهربان، دلسوز

شراره آتش، روشنی

زیبا، خوشبخت، بابرکت

بزرگی، جلال، شوکت

رايحه و بوی خوش، (به مجاز) دوست داشتنی

شاه پری‌ها، عنبر

بوی خوش

درخت عناب، مهمانی، سور، غذا

محجوب، با حُجب و حیا، خجالت زده

بت و صنم، نقش و نگار، خورشيد

ظاهر كسی يا چيزی، خصلت‌های نيكو و پسنديده

منسوب به شادی، جشن، خوشحالی، سرور

آیین، روش، سنت، راه دین

دخترِ شاهزاده، (مجاز) دخترِ بلند مرتبه و عالی مقام

شاهزاده، از نسل شاه

شنا و آب ورزی، شناوری، سعی و كوشش، جِد و جَهد

شاه‌دانه

آفتاب، درخشان، درخشنده، (به مجاز) زیبارو، نام پسر افراسیاب

نام نوعی گیاه که عطر گل های آن در شب بیشتر است.

ایجاد کننده ی هیجان، هیجان انگیز

عالی قدر و ارزشمند،شاهدخت

بهبودی، تندرستی، درمان

شاد و خرم، از شخصیتهای شاهنامه

شاه پر، هر یک از پرهای اصلی بال پرندگان، بال بزرگ

شیوا، آشفته، شیفته

منسوب به شاهد، زيبارو، (به مجاز) محبوب و معشوق

ماده‌ی قندی مذاب يا مايع، عسل، شیرینی

با طراوت، تازه، شاد، مسرور

بام، بامداد، سپیده دم، سحر

شکر و سپاس

باد شمالی

نام نوعی درختچه همیشه سبز، (به مجاز) شخص خوش قد و قامت

بوی خوش

از شخصیت‌های شاهنامه، نام دختر جمشید پادشاه پیشدادی

شاد رویِ نرم خو و آرام

باد ملایم، مقام و منزلت

بچه آهو، آهوی بره

ترکیب دو اسم شمس و جهان (خورشید و گیتی)

شفاعت کننده، واسطه، پایمرد

چادر و جامه درشت بافت، نوعی گوزن

وزيدن نسيم

شایسته، لایق، سزاوار

منطقه ای در کردستان، نام شاعر و نویسنده آلمانی

آبشار، فواره، شلال

شریعت، محل برداشتن آب از رودخانه

دختر شیرین و زیبا

شمسا، خورشید، نور و روشنایی

منسوب به شرمین، شرمین

بانوی شاد، دختر شاد و سرخش

پرافتخار، مشهور، شایان تحسین

مرغ سحر، بلبل، ستاره ای که پیش از صبح طلوع می کند

خجسته فرخنده

خوشبو

آن كه به كسی يا چيزی دل بسته است، عاشق

روش، قاعده، حالت، وضع

متمدن، شهرنشین

بوی خوش

خورشید رخ، زیبا رو

در زند و پازند نور و روشنایی، و در پهلوی خورشید است

موجب آبرو

حکومت کننده

متمدن، شهرنشین

نوعی پروانه

شهرستان

خوشبو، معطر

شکفته شده، غنچه ای که باز شده است، رشد یافته

دختر شروین

دختر خورشید

ماه پر افتخار و ارزش

دارای زیبایی شاهانه

ماه شادمانی

نام یکی از توابع قزوین

شادمان و خوشحال

منسوب به شكور، بسیار شکر کننده

درخت عناب

ترکیب دو اسم شکوه و زهرا (بزرگی و روشن تر)

راز بزرگ، راز شکوهمند

سفره‌ی غذا و نعمت، سور

منسوب به شاد، خوشحال

دو ستاره در صورت فلكی

ترکیب دو اسم شمس و هدی (خورشید و هدایت کردن)

شاه پرورده، پرورده ی شاه

زیبای شهر

ترکیب دو اسم شمس و شریعه (خورشید و شریعت)

نور، روشنایی و روشنایی معنوی

شکوفا

شادی، خوشحالی

ملکه زنبور عسل

هاله ی ماه، خرمن ماه

مرغ حق

دختر با حجب و حيا

منسوب به شَروین

نوشنده شادی، شاد و خوشحال

چون شادي

ترکیب دو اسم شادی و فروغ (خوشحالی و روشنایی)

دختر شایسته

منسوب به شيلان، سور، غذا

ویژگی آن که شاد است و با عشوه و ناز است

با شکوه، دارنده شکوه و جلال

عاشق و شيدا

بهار شاداب

آن که روی و چهره اش شاد است

ترکیب دو اسم شمیم و فاطمه (بوی خوش و رانده شده از آتش)

شاهد، حاضر، كسی كه در راه خدا كشته شود

بهترين گل

از روی شادی، بر اساس شادی، آهنگ و نوای شادی آور

داراي فر و شكوه درخشان

ترکیب دو اسم شاد و سیما (خوشحال و چهره)