آرامش، وقار، طمانینه، نام دختر امام حسین (ع)
بیهمتا ، نام مادر عمار یاسر که از اصحاب پیامبر (ص) بود و اولين زن شهيد در صدر اسلام
خالص، نام همسر حضرت ابراهيم (ع) و مادر اسحاق (ع)
زن گندمگون، نسیم ملایم خنک در روز داغ تابستان، الهه عشق
سپیده دم، پگاه، از نيمه شب تا اذان صبح
نرم، ملایم، (مونث سهیل) نام ستارهای درخشان
مخفف آسمان (سقف خانه)، نام مادر امام علی النقی (ع)، نام پرندهاي كوچك (بلدرچین)
شكرگزاري (به درگاه خداوند)، تمجید، ستودن
سعادتمند، نیک بخت، فرخنده، همایون
چهره، صورت، نشان، ظاهر شخص
خالص، پاک
اختر، اقبال، کوکب
سحرگاه، سفیدی و روشنایی صبح
بی تا، کمیاب، نام نوعی گل
نام نوعی گل زیبا
دارندهی آب روشنی بخش
قسم، اقرار، اعتراف
کسی كه سجده ميكند، سجده كننده
سارا، نام همسر حضرت ابراهيم (ع) و مادر اسحاق (ع)
سالم، بیعیب، درست، رسته از آفات
ساخته شده از نقره، نقرهاي رنگ، سفيد و درخشان، (به مجاز) زيبا
همیشه شاداب، گلی که هرگز پژمرده نمیشود
بزرگ، رئیس، پیشوا، شادمانی، طرب
نورِ نياكان، خرد و عقل
روشنايی، فروغ، بلندی، نام گیاهی دارویی از خانواده گل ارغوان
آسمان
فکر، خیال، شور و شوق، علاقهی شدید به کسی یا چیزی، عشق
درختی بلند و زینتی، معشوق خوش قد و قامت
ظرفی که در آن شراب مینوشند، جام شراب
نوعی خط است
نام خاندانی از موبدان زرتشتی، ساكت و بیصدا، سیمرغ، دانا و باخرد
سجده کننده بر خانه خدا
مرز بين آب و خشكی، کرانه، کنار دریا
مورد علاقه و محبت زیاد، محبوب
صلح، آشتی، زن صلح طلب
بهروزی، خوشبختی، نیک بخت شدن
سایه روشن درون جنگل
ستاره، کوکب، کاروان، قافله
والا، بلندمرتبه
شادباش، عشق و محبت
سفید، معطر و لطیف مانند سمن
گردش، تفریح وسفر
سی و چهارمین سوره قرآن، (مجاز) انسان
نسیم، باد ملایم، باد خنک
منسوب به سعد، (به مجاز) سعادتمند و خوشبخت
(به مجاز) زیبا، شاداب، خوش قامت
زن بزرگوار
مانند سیل خروشان
ماه، نور ماه، (به مجاز) زیبا، نهر آب
طلا، زیبا و قشنگ، زیبای آبها
نام کوچکترین ستاره صورت فلکی دب اکبر
(به مجاز) توجه، پناه، حمايت، حشمت و بزرگی
جهان هستی، دنیا، روزگار، بانوی نجیب و بلندمرتبه
نام زن محبوبی در عرب، خوشبخت
زیبایی سپیده دم، (به مجاز) زیبا
دارای حرارت و گرمای بسيار زياد
ابری که در شب آید، نام يكی از دختران امام موسی كاظم(ع)
عاقل، خردمند، دانشمند، فرزانه
مریم گلی، مایه تسلی و آرامش، عسل
ترکیب دو اسم سای و دا (سایه و مادر)
لایق، محبت، دوست داشته شده
سیمین عارض، سپید گونه
روسری، چارقد، مانند سرو
نام گیاهی، (به مجاز) معشوق
روی زمین، چشمه روان، زمین روز رستاخیز، ماه
دختری که مانند نقره سفید و درخشان است، (به مجاز) زیبارو
مهنام، (به مجاز) زيباروی ماه مانند، بلند آوازه و گرامی
منسوب به سرو، نام نوعی از خطوط اسلامی
هر يك از بخشهای صد و چهاردهگانهی قرآن كه خود شامل چند آيه است
گل سرخ، گل محمدی، شادی و خرمی، (به مجاز) سرخ رنگ
سلین
حامی، یاور
سوزان، نور زندگی
زوجهی زبدی و مادر يعقوب كبير و يوحنای انجيلی
آسان و راحت
مانند مینا، نام گلی است
مونث اسمر زن گندم گون
رفیع، والا
آن که شراب در پیاله می ریزد و به دیگری می دهد
ارزشمند، گرانبها
نام دختر امام موسی کاظم (ع)، لقب حضرت مریم (س)، بانوی بلندمرتبه و پاکدامن
تندرستی، صحت
منسوب به سایه
چهره ی سفید و لطیف و همینطور بوی خوش
فرزند، نسل
ساره، سارا، ماه زرد، ماه شب چهارده
آن که او را ستوده اند، ستایش شده
یکرنگ، بی ریا، ساینده
نام همسر امام حسين(ع)
مریم گلی، نام گیاهی معطر و دارویی است که گل هایی به رنگ آبیِ مایل به بنفش دارد
آبراهه
نام گلی خوش بو
افسانه، داستان، (به مجاز) مشهور
خوشنودی و رضایت مندی جاودان
دعا کننده، ستاینده، آخرين ماه، زیبا روی
گوش شنوا
نام ماه يازدهم از سال ايرانيان در دورهی هخامنشی
آن که چهره ای سفید و لطیف چون سمن دارد
گردی سیاه رنگ برای آرایش چشم
منسوب به ساحل، مرز بين آب و خشكی، کرانه، کنار دریا
بانو، خانم، (در قدیم) عنوانی احترام آمیز برای زنان
گل زرد
پارچه ی ابریشمیِ لطیف و گران بها، (به مجاز) گلهای ظریف و رنگارنگ
نیک بختی، خوشبختی
شادی، سرور
از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر پادشاه هند و همسر بهرام گور پادشاه ساسانی
نیرومند، قدرتمند، توانا، دلیر
منسوب به سال، سالانه
زیبا و درخشان ماننده ماه
زيباروي داراي ناز و كرشمه
شاداب و با طراوت، از شخصیتهای شاهنامه
ششمین صورت فلکی، خوشه بعضی گیاهان
نام روستایی در نزدیکی رفسنجان
ترکیب دو اسم ساجده و زهرا (سجده کننده و درخشنده روی)
ترکیب دو اسم سرور و اعظم (بزرگ و بزرگوارتر)
ملايم طبع
ماه دوست داشتنی
معروف، نامدار
توانا، نيرومند
صفت سرو، راست، از شخصیتهای شاهنامه
سروین، روسری، چارقد
سوری، ثریا
نوعی ساز بادی چوبی از خانواده نی
منسوب به سروش، فرشتهی پیام آور
زیبا و با طراوت
گرانمایه و با ارزش، آسوده و آرام
خال یا نقطۀ سیاهی در دل که محل احساسات است
سوزان
دخت، فرزندِ دختر
بهبودی
آغاز، سر
نام یک گیاه
منسوب به سریر، تخت پادشاهی
سیمین عذار، سپید گونه
نور چشمهایم
ستایشگر همیشگی
بزرگوار
خادم کعبه
خدمت کردن کعبه
گیاه سویا
بخشی از شهرستان اروميه
محبت، علاقه
عهد، پيمان، پناه
از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر مهراب کابلی و مادر رودابه
زیبا و قشنگ
سیمین، زیبا، سفید و درخشان
بی غم و سرخوش، سالمند و دارای عمر طولانی
منسوب به ساوین
خوها و عادتها
الهه ماه، خدای ماه، (به مجاز) ماه و دختر زیبارو
تخت پادشاهی، اورنگ
مخفف سپيد و ناز ، ويژگی آن كه سپید روی و دارای ناز و کرشمه است