اسم دختر با ر

📑 فیلتر کردن اسم ها

دعا، افسون، نام دختر امام حسين (ع)

نام دیگر ساز تنبور، ابر سفید، رباب نام همسر امام حسين (ع)

خشنود، لقب حضرت فاطمه (س)

نام مادر امام رضا (ع)، از القاب حضرت فاطمه (س)، نام گیاهی خوشبو

نام دیگر ساز تنبور، ابر سفید، نام همسر امام حسين (ع)

کوچ کننده

نجات یافته، آزاد

آنچه که انسان در خواب ببیند، آرزوهای شیرین، روینده

خودآرا، خودپسند، زیبا و خوش قد و قامت، نوعی گل

خشنودی، بهشت، نگهبان بهشت

مهربان، بخشاینده

شادی آور، روح بخش، دل انگیز، مفرح، روح افزا

مؤنث رضی، نام تنها زنی که در زمان سلطنت مسلمانان در هند سلطنت کرد.

گیاهی علفی، کاشتنی، و معطر از خانواده نعناع، هر گیاه خوشبو

رخسار، رخ، چهره، صورت

نام زیبارو‌ترین و خوش‌بیان‌ترین فرشته الهی، پاک، مسافر، نام همسر حضرت یعقوب و مادر حضرت یوسف (ع)

روزها، روشنایی، زندگی

صیقلی، پاک و پاکیزه

یک چهارم، نام نوایی در موسیقی

درخشنده و تابناک مثل روز روشن نامی کردی روشنایی

روشنایی، روشن

درخشنده، دارای عظمت و شکوه

منسوب به رضوان، بهشتی، خشنودی

والایی، بزرگواری، بلندی

تابناک، روشنی بخش، صبح روشن

زیبارو، پیروزکننده، دخترخورشید

روشنک، نورانی

شاتل، روشن

گل سرخ، گل رز

شادرو، شاداب، دارای چهره‌ی شاد

آن‌که چهره‌اش مثل نیاکان است، (به مجاز) اصيل

نام ستاره‌ای پر نور و درخشان، نام دختر یکی از یاران معروف پیامبر اسلام (ص)

رزا، گل رز کوچک

نام دختر مهراب پادشاه كابل، همسر زال و مادر رستم پهلوان شاهنامه

مونث ربیع، بهار

درخشان، بینا، شاد، مسرور، درست‌کار، معتمد

روشن، روشنایی، نور

رزیتا، گل رز کوچک

نقل کننده خبر و سخن از کسی، خبرگزار، چارپایی که مشک آب را بر آن حمل کنند

روستا، دِه

گلی از خانواده گل سرخ دارای گل‌های رنگارنگ

مونث رشید، از نام‌ها و صفات خداوند، شجاع، دلیر، خوش قد و قامت

افراشته، مرتفع، بلند، (به مجاز) با اهمیت، ارزشمند، عالی

رخسانا، مانند رخ، (به مجاز) زيبارو

راه آبی يا جويباری كه از سبزه زار می‌گذرد، (به مجاز) سرسبز و خرم

شادی و طرب، عيش و خوشی، سرود و نغمه، امن و آسودگی

تابنده، زیبا

روزها و آفتاب

فکر و اندیشه

روز، آفتاب

آنچه به روان انسان شادابی و طراوت می بخشد، جانبخش، مفرح

منسوب به رامين، دختر خوشحال و بانشاط

روشن، درخشان، بینا، شاد، مسرور، درست‌کار، معتمد

روز و روشنایی

قرب و نزدیکی، همچنین نام یک گل

آفتاب ،خورشید

ترکیب دو اسم ریحانه و زهرا (گل خوش‌بو و درخشان‌تر)

درخشان، روشن و تابان، درخشنده

طلوع خورشید، عمر و زندگی مادر، فرزند عزیز و گرانمایه برای مادر

فصل پاییز

بسیار مهربان، بخشنده، از نام های پروردگار

(به مجاز) راهنما و هدایت کننده به روز و روشنایی

کوچ کننده، نام مادر حضرت يوسف(ع)

مانند رخ، (به مجاز) زيبارو

روان بخش، شادی آور

منسوب به رَزان، سنجیده شده، با وقار و آراسته

باغ انگور، سنجیده و با وقار

شاد شدن، خوشحال گردیدن، نشاط

رکسانا، روشنک، دختر دارا و همسر اسکندر

آرزو، امید، توقع

رحم کننده، رحمت آورنده

روشنا، تابنده، زیبا

روشنایی، تابناکی

بانوی با وقار، متین، موقر، خوش نظر، خو

بی نظير، (به مجاز) زيباروی

پسنديده و دوست داشتنی

مانند چهره، مثل رخ

جنسی از پولاد قيمتی

دختر تابنده و شاد

پرحوصله و صبور

مونث راد، بانوی بخشنده، دختر جوانمرد

منسوب به رام، مأنوس، موافق

بچه آهو

دهش، (در اعلام) فرشته ای است در ایران باستان

راهنمایی شده

كسی كه به آهستگی راه میرود

روينده، رويا

آنچه از دیگران پنهان نگاه داشته می شود، سِر

رام، رامین، طربناک

در بزرگ، دروازه

رکسانا، نورانی

جان، روان

سیب دانه دار، انار

مؤنث رافع بالا برنده، اوج دهنده

نرم خویی، مهربانی

هشدار

هوش

سرسبز، خرّم و با طراوت، راه شادی

مثل روز، روشن، زیبا

زيبا و با طراوت

مونث راغد، زنی که زندگانی خوش دارد

روز نو، روز تازه، آفتاب تازه سر زده

آراسته شده

منسوب به رز، نام یک گل