اسم دختر با ت

📑 فیلتر کردن اسم ها

نام سرزمینی که در ماوراءالنهر قرار داشت

گل سرخ، ناز و کرشمه

نیرومند، دلیر، نام دختر شاه سمنگان همسر رستم پهلوان شاهنامه و مادر سهراب

ستاره، کوکب، مردمک چشم

خواندن و زمزمه كردن شعر، آواز، نغمه و سرود به حالت موسيقايي

نام چاه زم زم، نام مادر امام رضا (ع)

سخن معمولاً موزون که با موسیقی خوانده می‌شود، آواز

لبخند، درخشیدن

توانستن، ملکه مهربان، دختر بی‌همتا، دختر تنها

زیبا، نام پرنده‌ای از خانواده باز شکاری

نوعی پارچه با نقش‌های بته‌جقه یا اسلیمی

آرزو، خواستن چیزی همراه با فروتنی و تواضع

دختری كه گيسوی بلند و زيبا دارد

زیبا، آراينده‌ي چشم

چشمانم، (به مجاز) عزيز و گرامی

تابان، درخشان، پرتو افشان

نام چشمه‌ای در بهشت

هدیه، ارمغان، گرانبها، (مجاز) شخص بسيار ارزشمند

نام گیاهی (بالنگ)، مركّب از طرح‌های اسليمی و گل و بوته‌ای در میان قالی و قالیچه

روشن، درخشان، ریشه تاباندن

خجسته و مبارک شمردن

بسیار زیبا

دختر خورشید، زاییده خورشید، آفريده‌ی درخشان، دختر زیبارو

درخت خرما، نام همسر یهودا (چهارمین پسر حضرت یعقوب (ع))

دختر توران، نام دختر خسرو پرويز

گندم‌گون، امید و آرزو

تهنیت گفتن، تبریک گفتن، شاد باش

پایتخت و بزرگترین شهر کشور استونی

مجسمه، تصوير، به مجاز زيباروي

بخشنده، امیدوار

تلاوت کننده قران

زیباروی عزیز و گرامی چون چشم

پرنده، نوعی ریسمان

سنگ سرمه، بلوط دریایی

ماه كامل

ناز و كرشمه

عشوه، فریب

دشت، بیابان