اسم با ج

👦 اسم پسر با ج 👧 اسم دختر با ج 📑 فیلتر کردن اسم ها

بخشنده، سخاوتمند، جوانمرد، از نام‌ها و صفات خداوند

جوی، رود، نام ششمین امام شیعیان

زن زیبا، نیکو، نیکو سیرت، پسندیده

بزرگواری، عظمت، شکوه، از صفات خداوند كه به مقام كبريايي او اشاره دارد

پادشاه بزرگ درخشان، پادشاه روشن، پسر خورشید، از شخصیت های شاهنامه فرزند تهمورث و شاهی فرهمند است

بزرگ، بزرگوار، باشکوه، از نام ها و صفات پروردگار

زیبایی، مايه‌ی زيبايی و زينت بخش، جلوه‌های الطاف خداوندی

گوهرها، سنگ ها و زیورآلات قیمتی و زینتی

آهو، غزال، چشمِ زیبا

فاتح جهان، جهان گشا

شکسته بند، جبار، از نام ها و صفات پروردگار

كيهان، عالم، گيتی، دنيا، (به مجاز) فرهنگ، نمادی برای بزرگی و عظمت، مردم دنيا و زندگی

از صفات خداوند، نام يكی از صورت‌های فلكی، دارای سلطه و قدرت

آن که جهان تحت سلطه اوست و می تواند آن را به کسی ببخشد

جاویدان، همیشگی، ابدی

زیباروی، نیکو

بنده‌ی خدا، نام یکی از فرشتگان مقرب الهی

فردوس، بهشت، باغ

شکوه و عظمت دین، نام شاعر و عارف بزرگ قرن هفتم، مولانا جلال الدین بلخی

زیبایی دین

معشوق، محبوب، زیبا، بسیار دوست داشتنی، عزیز

نور دهنده به جهان، تابنده بر عالم

فروزنده جان، تازه کننده جان، روشن کننده جان

بزرگ، بزرگوار، باشکوه

ترکیب دو اسم جعفر و صادق (جوی و راستگو)

شیر جوان، کنایه از جوان زورمند و دلیر است

بهشت، باغ ها، دل، قلب

خداوند، نگهبان جهان، پادشاه، (به مجاز) بزرگ و قدرتمند

در راه دين جنگيدن، مبارزه، كوشيدن، تلاش

سرباز

خطاب به کسی که مانند جان عزیز باشد، ای جان، ای عزیز

ترکیب دو اسم جهان و آفرین (دنیا و ستایش)

جهد کننده، کوشا، ساعی

دارای روح و روان، یاری دهنده جان

نو، جوان، شاخه تازه درخت

زینت دهنده ی جهان، آراینده جهان، زیبا

بزرگوار، عظمت، بزرگی

یک دانه مروارید، یک دانه لؤلؤ

حالت دلپذیر در چیزی یا کسی، زیبایی، نمایان شدن، آشکار کردن

آن که به کشورها و نواحی مختلف جهان سفر می کند

بخشنده، دارای همت والا

مايه‌ي افتخار جهان

ويژگي آن كه جهان را مي‌بيند

دختر شهره در عالم

دارای اسب درخشان

بهشت‌ها

ظرفی از طلا، کاسه

شاداب و با طراوت

هميشگی، ابدی

زنده كننده

جستجو کننده، جوینده

دوستدار جان

نام یکی از قبایل مغول، نام شاعری در عهد شاه اسماعیل اول صفوی

نژاد و گوهر جم، (مجاز) بزرگ زاده، از نسل پادشاهان

جهاندار

گل سیاه، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل

بزرگ و بزرگوار در دین و شریعت

اميری كه پوراندخت پادشاه عجم او را با سپاهی عظيم به جنگ سپاه عرب فرستاد

زره، لباس ویژه جنگ

جبرئیل، نام یکی از چهار فرشته مقرب که حامل وحی الهی برای انبیاست

روح پرور، جان بخش

ترکیب دو اسم جواد و رضا (بخشنده و خشنود)

چالاک و چابک، نام پدر مرزبان نخستین پادشاه جستانیان

بلند اقبال، آن كه جهان بر وفق مرادش باشد

رود، دریا، آمودریا، رود بزرگ، نام رودی در آسیای میانه

جاری، روان، تندزبان، گویا

نام يكی از ياران پیامبر اسلام (ص)

جوینده و طالب جهان، (مجاز) پادشاه بزرگ و کشور گشا

آنچه جان را بیفزاید آنکه یا آنچه باعث شادی شود

جوینده، جست و جو کننده