بسیار ستودهتر، پسندیدهتر، نام پیامبر اسلام (ص)
صاحب فضل و هنر، نام برادر امام حسین (ع)
ترکیب دو اسم امیر و حسین (پادشاه و نیکو)
پدر مهربان، نام یکی از پیامبران الهی، نام چهاردهمین سوره قرآن مجید
ترکیب دو اسم امیر و علی (پادشاه و بلندقدر)
فرمانروا، پادشاه، سردار
بزرگتر، بزرگوارتر، از صفات خدوند
بزرگتر ، اسم فرزند بزرگ امام حسین (ع)
گرامیتر، آزادتر، جوانمردتر، بزرگتر، از نامهاي خداوند
ترکیب دو اسم امیر و محمد (پادشاه و ستوده)
شنونده و اطاعت کننده امر خدا، پیامبر بنی اسرائیل، پسر ابراهيم نبی (ع) و هاجر
در دل افکندن، در دل افتادن، وحی
آرزو، انتظار
کوچک تر، خردتر
امانتدار، معتمد، درستکار، از القاب پیامبر اسلام (ص) و لقب جبرئیل
بخشش، نیکویی
ترکیب دو اسم امیر و رضا (پادشاه و خشنود)
سرگذشت و حكايت گذشتگان، افسون، سحر، داستان تخیلی
مظهر پرستش، ماه نو، آفتاب، مونث «اله» به معنی رب النوع
ترکیب دو اسم امیر و عباس (پادشاه و شجاع)
ترکیب دو اسم اسد و الله (شیر و خدا)
باور، گرایش، اعتقاد
مادر پسران، لقب فاطمهی کلابیه دومین همسر اميرالمؤمنين علی (ع) و مادر حضرت عباس (ع)
ترکیب دو اسم امیر و مهدی (پادشاه و هدایت شده)
ترکیب دو اسم احمد و رضا (پسندیدهتر و خشنود)
پاک تر، مقدس تر
ترکیب دو اسم ابو و قاسم (پدر و قسمت کننده)
ترکیب دو اسم ال و ناز (ایل و محبوب)
مکان آریاییان، نام کشور و سرزمین عزیز ما
خوبروی و نیکو سیما مانند آفتاب
خداوند خدای من است، الیاس، نام یکی از پیامبران بنیاسرائیل و نام امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع)
بازگشت به سوی خدا، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل
لقب تمامی پادشاهان اسروشنه
در شب سير كردن، معراج پيامبر اسلام (ص)، نام هفدهمین سوره قرآن مجید
منسوب به اشک، نام مؤسس سلسله اشكانيان
جمع اسم
نيكويی و نعمت برای ما
نام پیامبری از یهود و بنی اسرائیل، یکی از چهار نبی جاویدان
روشنایی، نورانی، نور
یگانه، یکتا، یکی از نامهای خداوند
ترکیبی از دو اسم احمد و علی (ستودهتر و بلندقدر)
شیر درنده، (به مجاز) مرد شجاع و دلير
حرمت داشتن، بزرگواری، شکوه
رام، آدمی، سازگار با مردم ، از نامهای حضرت فاطمه
ابوذر غفاری، صحابه نامدار پیامبر اسلام (ص) و از یاران امام علی (ع)
ابدی، جاویدان، زن مورد اطمینان و درستکار
ستاره، بخت، پرچم، نام نوعی گیاه گلدار
آفریده خرد پاک، اسپندیار
پدر حسن، کنیه ی حضرت امیرالمؤمنین (ع) و چهار تن از امامان شیعه
فرمان خداوند، از واژه های قرآنی
فدایی ایل
گردن نهادن، تسلیم شدن، فرمان بردن
به معنی یاوری کننده مرد، نام شاه مقدونی که ایران را تسخیر کرد.
آن که حکومت مقدس دارد، شهریاری و پادشاهی مقدس
(به مجاز) امير و پادشاه شجاع و دلير
افروختن، افروزنده، روشن کننده، تابنده، سوزاننده
نام عموی پیامبر (ص) و پدر علی (ع)
دختر پیامبر اسلام و از دختران امام حسین
شیر درنده، برج پنجم از برج های فلکی، ماه مرداد
درس خوانده، پیامبری که نام او دو بار در قرآن آمده
ترکیب دو اسم امیر و حسام (فرمانروا و شمشیر برنده)
وجود مطلق و هستی بخش، بیهمتا
ترکیب دو اسم امیر و طاها (فرمانروا و نام پیامبر اسلام (ص))
اميد داشتن به لطف علي ( امام علی )
نام خلیفه اول و جانشین پیامبر (ص) و پدر عایشه همسر پیامبر (ص)
همدم، مصاحب، هم نشین، محبوب و مطلوب
ترکیب دو اسم امیر و حسن (فرمانروا و نیکو)
ترکیبی از دو اسم امید و رضا (انتظار و خشنود)
ترکیب دو اسم امیر و حافظ (فرمانروا و نگهبان)
وعده خدا، سوگند خدا، دختری که مانند گل انار لطیف است
خندان، نام پسر حضرت ابراهيم (ع) و ساره (سارا) از جمله پيامبران بني اسرائيل
ترکیب دو اسم امیر و سام (فرمانروا و آتش)
روشن تر، درخشان تر، تابناک تر
خوشبختی، سعادت، در باور مردم آنچه باعث خوشبختی شود، بخت
مورد اعتماد خداوند
آن که خداوند یار ویاور اوست
مثل ایل، همانند ایل، بخشنده، دختر نجیب و پاکدامن
همنشین، همدم، آتش
ابوذر، نام صحابه پیامبر
درخشیدن مانند آتش
گل سرخ رنگ، صورت سرخ و زیبا
عشق و دوست داشتن
نام یکی از عارفان و پارسایان، از یاران پیامبر (ص)
بزرگ داشته شده، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل
امید، آرزو
پدر فتح
تبسم، لبخند زدن
ترکیب دو اسم امیر و حمزه (پادشاه و شیر بیشه)
شیر بیشه، (به مجاز) دلیر و شجاع
ترکیب دو اسم امیر و هوشنگ (فرمانروا و خردمند)
ترکیب دو اسم امیر و پارسا (فرمانروا و پرهیزکار)
جای و مكان مقدس، درستی، راستی و پارسایی
دختر ايران، دختر ايرانی، دختر آريايی
ترکیب دو اسم امیر و مسعود (پادشاه و نيکبخت)
نیکی و بخشش خداوند
سعید، نیک بخت، خوش ترین، مبارک ترین
معاون و شریک
بزرگ تر، دارای درجه و مقامی بالاتر از ديگران
به هراس اندازنده، ترسناک، از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه تورانی
اشک، سرشک
منسوب به ایل، (به مجاز) هم نژاد و هم خون
ماه ایل، (به مجاز) زيباروی ايل
بزرگوارتر، با شرف تر
جمع حلم، بردباریها، صبوریها، عقلها
شیر بیشه، (به مجاز) دلیر و شجاع
ترکیب دو اسم امیر و سالار (فرمانروا و رهبر)
با ادب، با فرهنگ، زیرک، سخن شناس
حیله، تزویر، کلمات جادوگران، جادو، جاذبه
توجه، نگرش، مهرباني، لطف
فاضلتر، برتر از ديگران در علم و هنر و اخلاق، برترین
ترکیب دو اسم امین و رضا (امانتدار و خشنود)
(در نجوم) فلک نهم، پارچه ابریشمی گرانبها، پرنیان، نام اقیانوسی بین اروپا و آمریکا
جاوید، جاویدان، دارای روان جاوید
ترکیب دو اسم امیر و صدرا (پادشاه و ارج دهنده)
ترکیب دو اسم امیر و عطا (پادشاه و بخشش)
سبزه، گندمگون
نگهبان درستکاران، نگهدارندهی خشم، نام چند تن از شاهان سلسه اشکانی
سالمتر، درستتر، بیگزندتر، نام ساربان پیامبر اسلام (ص)
کوه بلند و بزرگ، نام رشته كوهی در شمال ايران، نام پهلوانی افسانهای
حکیم و فیلسوف مشهور یونانی ملقب به معلم اول
ترکیب دو اسم امیر و صالح (پادشاه و شایسته)
قید و بند، سیاه، تیره گون، آثار نو
مبناها، پايهها، (به مجاز) بزرگان، كارگزاران و كارگردانان حكومت
فخر کردن، نازیدن، سرافرازی
ترکیب دو اسم امیر و احمد (پادشاه و بسیار ستوده)
خو گرفتن، انس يافتن، دمسازی
پدرِ خاک، از کنیههای حضرت علی(ع) امام اول شیعیان
نام دختر حضرت آدم (ع)، نام مادهای که از گداختن برخی از فلزات مانند طلا و نقره به دست آید
نترس شدن، ایمنی، حفاظت، زنهار، آرامش، عنایت
نام یکی از همسران پیامبر اسلام (ص)
ترکیب دو اسم امیر و کیان (فرمانروا و پادشاهان)
سختترين مادهی طبيعی است و كاربردهای تزيينی و صنعتی دارد، (مجاز) شمشير
آرشان، دلیر، دلاور، نام پسر اردشير دوم
پدربزرگ، در دورۀ قاجار وزیر بزرگ، حاکم محلی، پادشاه
مثل ایل، مثل مردم ایل و شهر و ولایت، چون خویشان، اصیل، خانوادهدار
رشتهای كه از تارهای پيله برای دوختن و بافتن سازند، حرير، نوعی ساز زهی
هل، قاقلهی صغار، شکوفه
شحم المرج، گل خطمی صحرایی
افشاننده، پريشان، پراكنده، آشفته
جاویدان، بیمرگ
بلندتر، عالیتر
افتخار ایل، نازنین ایل
هدیه، تحفه، سوغات، رهاورد
ترکیب دو اسم امیر و احسان (فرمانروا و بخشش)
ترکیب دو اسم امیر و عرشیا (فرمانروا و ملکوتی)
(بهمجاز) خوش قامت و زیبا، كلمه تحسين به معنی آفرين، مرحبا، نام نوعی درخت
ترکیب دو اسم امیر و ابوالفضل (فرمانروا و صاحب فضل و هنر)
دوست و رفيق ايل
نام کتاب مانی که دارای نفش و نگار بود
ترکیب دو اسم امیر و محسن (فرمانروا و نیکوکار)
نام کتاب مقدس زرتشتیان
شخص ستوده و مورد اطمينان.