راهنما، رهبر، هدایت کننده، از نامهای پروردگار، لقب امام دهم شيعيان
فضیلت و برتری داشتن، نام همسر حضرت ابراهيم خليل (ع) و مادر حضرت اسماعيل (ع)
شادمان، خوشبخت
وجود، زندگی، جهان، دارایی
نان فروش دورگرد، خرد کننده، نام یکی از اصحاب پیامبر اسلام (ص)
كسی كه خانههای خوب فراهم میکند، آگاه، خردمند، از شخصیتهای شاهنامه
دختر خورشید
ارمغان، پیشکش، موهبت خداوند
نام پرندهای افسانهای که او را به عنوان مرغ سعادت میشناسند، فرخنده
هدایت کردن، هدایت، راهنمایی، راه درست و مسیر درست
روشنایی، نور
دارندهی روح خوب و نیکاندیش
پناه، امید، نفس، فریاد
راهنمایی کردن به مسیر درست، ارشاد
دارای تأثیر خوب، خجسته، مبارک، فرخنده، يكی از هفت دستگاه موسيقی ايرانی
شگفت انگیز، عالی، فوق العاده، فتنه، آشوب
آشکار، نمایان، هویدا
راهنمایی شده از سوی خدا، ارشاد شده ی خداوند.
مسرور، شاد
روشنایی و نور
خوشرو، خندهرو
اراده، انگیزه، بلند نظری، جوانمردی، آرزو
امید، آرزو
شکوه و بزرگی خداوند
اهورامزدا، نام دیگر سیاره مشتری، نام روز اول از هرماه خورشیدی
حلقه نورانی و رنگی اطراف ماه یا خورشید، خرمن ماه
مونس، هم صحبت، یار
آرام، موقر، شکیبا
هومن، دارندهی روح خوب و نیک اندیش، از شخصیتهای شاهنامه
نظير، مانند، همسر، همدم، رفيق
باهوش، عاقل، آگاه، زیرک، هوشمند، زرنگ، خردمند
پیک، نگهبان، نام برادر بزرگ حضرت موسی (ع)
منسوب به آتش، آتشی و سرخ گون، (به مجاز) زیبارو
ترکیب دو اسم هدیه و زهرا (ارمغان و درخشندهروی)
خوب، پسندیده، زیبا، چابک، هوشیار، نيك نژاد، نام پسر گودرز سردار ایرانی
باهوش، زرنگ، هوشیار، خردمند
هانی، مسرور و شاد
ترکیب دو اسم همت و الله (اراده و خدا)
راهنما، رهبر، هدایت کننده
گرامی، شایسته، گران بها، محترم، بزرگوار
تهی دست، مسکین، مستمند
پرندهای شکاری کوچکتر از باز
شادمانی و خوشبختی
نيك اندام، (به مجاز) تندرست و خوش قد و بالا
فشار، هجوم، اشک
زن كمر باريك
دارای نیای خوب، نیکوتبار، نیک نژاد
آموزگار، معلم، شاگرد، آموزنده، پیشوای دینی در دین زرتشتی
نام یکی از شخصیت های زن در داستان «خسرو و شیرین» نظامی
صاحب هستی و وجود
آگاه، هوشیار، زرنگ
تشنهی عشق، مجنون عشق
پیرو نیکی، مطیع خوبی
مشهور، نام وزیر اخشویروش و نام وزیر فرعون
آرام ،یواش، به آهستگی
محرم اسرار، همدم، ويژگی هر يك از دو يا چند نفری كه راز خود را به يكديگر میگويند
جوانمرد خوب و نيك، مرد نیکنام
مانند هل، (به مجاز) خوشبو و معطر
منسوب به خورشید، (به مجاز) زیبارو
سخاوت، جوانمردی
جوجه عقاب و جوجه کرکس، باز شکاری
گرمای نیمروز، خوب و نیکو
شير، دلاور
دختر آتش، دختری با روی برافروخته
دارای عشق و محبت، دوستی
صدای کبوتر وحشی
گوارا باد، نوش باد
هلهلۀ تحسین و شادی
داراي خوبي و نيكي
خوشنام، نیک نام
فرزند بسیار گرانمایه که همهي هستی، زندگی و دارایی است
آرام، آهسته، بردبار
نرگس نو شکفته
(به مجاز) زیبارو و خوشبو
روشن، آشکار، نمایان
سرو صدا و جنجال
دوست منش
زیبارو
ترکیب دو اسم هانیه و زهرا (شادمان و درخشندهروی)
صدای جریان شدید آب
داده ی خوب، داده ی نیک
دختر خوشبخت
جذاب و دلپسند
دادن چیزی به کسی بدون عوض، بخشش
زیبا و درخشان
ارزنده
هرمز، نام روز اول از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام ستاره مشتری
هرمز
از كشور يا زادگاه خود به جاي ديگر رفتن
همانند خورشید
مونث هاتف، آوازدهنده
سرور، مهتر، پادشاه بلندهمت، مرد بزرگ و دلیر و بخشنده، شیر درنده
محافظ و نگهبان آتش
ويژگي دو كس كه در همت، سخاوت شبيه به هم باشند
خدايار، آن كه خداوند يار اوست
نام وزیر آستیاژ، آخرین پادشاه ماد
هوشيار، داراي حواسِ جمع، آگاه، بيدار
هوشيار، باهوش
نام رودی بزرگ در سیستان
پيشواي ديني، موبد موبدان
توبه کننده
نام سردار ساسانی
نام مردی از اهالی سارد در زمان کوروش پادشاه هخامنشی
آنكه توانا در خلق آثار هنري است
منسوب به هرمز
نيك سرشت
دين خوب، آئين نيك
شأن و شکوه نیک
زيبا و خوبرو
خان، امپراطور
تابستان
پارسا و پرهیزگار
فراخ، وسیع
نام یکی از پادشاهان یونانی
به یاد ماندنی