آیدین، روشن، مانند ماه درخشان
دارای عشق و محبت، دوستی
نام سردار اردشیر دوم پادشاه ساسانی
نام رایج پادشاهان هندوستان
حکیم، دانشمند، دانا
آرین، آریایی، ایرانی
ترکیب دو اسم مهر و آیین (مهربانی و رسم)
شایسته، لایق
چالاك و گريز پا، دلیرمرد
نوعی كاج، صنوبر
همدل، همپایه خورشید
توانایی، قدرت، جرأت، فرصت
داراي خوبي و نيكي
آريايي، ايراني
قرار، عهد
دارای اندیشه ی خجسته، مبارک و با شکوه
ترکیب دو اسم امیر و والا (فرمانروا و دارندهی مقام)
پهلوان زیبارو همچون ماه، جوانمرد شجاع
هاله و خرمن ماه
پادشاه كوه
پارسین، پارسی، اهل پارس
خالص، محض، میان
جوانمرد
منسوب به الشن، شادی بخش ایل، رهبر
نگهبان ماه
منسوب به پارس، پارسي، اهل پارس، از مردم پارس
جاوید
پایان، سرانجام، توانایی
بزرگان
بی مرگ، جاوید
نجات دهنده، هر یک از موعدان دین زرتشتی که در آخرالزمان ظهور می کنند
توانا، توانمند
زیرک، هوشیار
آذین، آرایشهایی که در نوروز یا هنگام ورود پادشاهان و جشنهای بزرگ در کوی و برزن و راهها انجام میدهند
آرام گیرنده
باسواد
خوش خلق، نیک خو
دارای نیروی آریایی
شجاع، دلیر، جسور
منسوب به پارس، پارسی، اهل پارس، از مردم پارس
دژبان غزه در زمان داریوش سوم پادشاه هخامنشی که تا آخرین نفس در برابر اسکندر پایداری کرد
آرشاویر، مرد مقدس، نام هفتمین پادشاه اشکانی
آن كه چون چشم عزيز است، نام يكی از صورتهای فلكی
جای بالا در مجلس، حاکم، فرمانروا
دادهی نيك، دادهی خوب
سالی كه سراسر بهار است
مانند نور
سردار ایرانی که از گزنفون شکست خورد، سردار سپاه ایران درجنگ با سردار «سدمونی »
آرامنده، ثابت و برجای، انعام، پاداش
نام وزیر اردشیر بابکان
مشهور، نامدار
سرور، مهتر، پادشاه بلندهمت، مرد بزرگ و دلیر و بخشنده، شیر درنده
سخاوتمند، جوانمرد، کریم الطبع، آزادمرد
پسر دارای قدر و ارزش
بلند نظر، زيبانگر
محافظ و نگهبان آتش
سال گذشته، پار، (در کردی) پایدار، سربلند
شخص خوب و داراي اخلاق نيكو كه چون راز پوشيده است
شکوه انسان بزرگوار و بخشنده
ويژگي دو كس كه در همت، سخاوت شبيه به هم باشند
نيرومند و قوی
پسرشاه، شاهپور
شادیانه، آهنگ و نوای شادی آور
آشنا، فامیل
منسوب به آريا، آزاده
منسوب به پارس، ایرانی
سامان
فرمان، امر
دارای شکوه و وقار
سام، داستان خوشایند، حدیث خوش
كسی كه آوای خوبی دارد، خوش نوا
نیکنام، خوشنام
راستین
هوشيار، باهوش
پيشواي ديني، موبد موبدان
پیروی کننده، پیرو
(در زند و پازند) زر سرخ و طلا، (در عربي) ذَهب
ويژگی شخصِ خوب و دارای اخلاق نيكو که به کمال رسیده است
نگهبان جوانمردی و آزادگی و بخشندگی
مردی كه دارای انديشهی جوانمردی است
ترکیب دو اسم راد و نیک (جوانمرد و خوب)
محبت و مهربانی نهانی، (مجاز) مهربان و با محبت
آسماني
شکوه و جلالِ آرام
ويژگی آن كه دارای شكوه و جلال ابدی است
دارای شکوه و جلالی چون خورشید
دادهي خجسته و مبارك
نگهبان كام، ميل، آرزو و مقصد و مراد
روزی، قدرت
بالایی، فرازی، اعلی
داراي حالت شادي و شادماني
نگهبان پادشاه
داراي بزرگ مرتبهاي پادشاهان
نگهبان پادشاهان و بزرگان
پارس (قوم)
جودت رأی، زیرکی و کاردانی، تیزهوشی، هوشمندی
دارای اندیشه ی بلند، اندیشمند
روان شدن آب بر روی زمین، رفتن در زمین جهت عبادت
دارای روان بزرگ، دارای روح بزرگ
نام نگهبانِ شهر غزه از طرف داریوش سوم پادشاه ایران
خطه، مرز، کنار، نام منطقه ای در غرب سرزمین مادها
منسوب به بزرگی و مِهتری، (به مجاز) مِهتر و بزرگتر
نیرومندان، پهلوانها، قدرتمند
سپيد و پاك
برازندگي، زيبايي
بلند پايه و برازنده و ارجمند
صورت ديگر نام داريوش به معنی دارندهی نيكی
آبتین، صاحب گفتار و کردار نیک
آراسته به خوبي و نيكي
فر و شكوه خردمندي و عاقلي
فرماندهی يك ستون كوچك تير انداز
فریاد بلند
آراسته به خوبی و نيكی
کامروا، خوشبخت، کامیاب
كامياب و كامروا
نيك سرشت
دين خوب، آئين نيك
شأن و شکوه نیک
محبت و دوستی کهن
زيبا و خوبرو
تابنده و پر حرارت
خورشيد شاد، آفتاب شادمان
داراي شأن و شكوه و شوكت فراوان
آرزوي پاك و مقدس
پاك و مقدس
پدرام، آراسته، نیکو
انديشه روشن، فكر روشن
برنا، نام یکی از فرماندهان ساسانی
منسوب به ورد، گل سرخ
آزاد، رها
نيك بخت، سعادتمند، توانگر
نیکروز، خوشبخت
پادشاه ماه
امپراطور، حاکم سرزمین
خان، امپراطور
نام کوهی در حجاز
پسر آریایی
نجیب، اصیل
بزرگ و سرآمد خانواده و ایل
یار ماندگار
هدیه خدا
مرد پاک
محافظ
آریایی نیک خو
آرشا، مقدس
ماه روشن و درخشان
آشکار و هویدا
خان و بزرگ ایل
پارسا و پرهیزگار
ماه جوانمرد
فراخ، وسیع
ترکیب دو اسم محمد و تیام (ستوده و عزیز)