اسم پسر تاریخی

📑 فیلتر کردن اسم ها

نام یکی از قبایل مغول، نام شاعری در عهد شاه اسماعیل اول صفوی

نژاد و گوهر جم، (مجاز) بزرگ زاده، از نسل پادشاهان

ترکیب دو اسم ناصر و خسرو (یاری کننده و پادشاه)

برادر زاده‌ی داريوش بزرگ

آریایی جوانمرد آریایی شجاع آریایی دانا

دارنده‌ی اسب

آرمین، يكی از برادران كاووس و پسر كی

صاحب طبع شاهانه، شاه طبيعت، بزرگ منش

نام یکی از سرداران ایرانی و فرماندار کاپادوکیه

شیرویه، شجاع و دلیر

دارنده اسب فربه یا دارای اسب زورمند

منسوب به پارس، ایرانی

فرخ زاد، از شخصیتهای شاهنامه

دوستدار آزادی، محبت

درفش كاويان

نام سردار ایرانی

دارای بیان شیوا و فصیح

نام يكی از شاهان در امپراتوری بزرگ هند

گویش امروزی کبوجیه، نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی

دارای بدنی که سلاح بر آن کارگر نباشد

نریمان، جد رستم، مرد دلیر

نام وزیر آستیاژ، آخرین پادشاه ماد

کسی که شاه به او امتیازات ویژه‌ای داده، نام نوعی گیاه

قدیمی، دیرینه، کهنه، گذشته

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی در سپاه افراسیاب تورانی

خداوند، پادشاه، امیر، فرمانروا

پهلوانان

نوعي ياقوت سرخ

بلند بالا

انوشیروان، جاویدان

از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری تورانی و جزو سپاه افراسیاب تورانی

دربانِ كاخ شاه، نگهبان

جنگجويِ زبردست

روز سیزدهم تیرماه، جشنی که در این روز در ایران باستان برپا می‌کرده‌اند

دلیر، شجاع

قیمتی، گران بها

دل داده، عاشق، بی‌صبر و قرار

نوعي از خوانندگي و گويندگي پارسيان

نام پسر گشتاسب پسر لهراسب

آن كه كمان مي‌سازد، سازنده‌ي كمان

سازنده، مطرب، موسیقی دان، نام پادشاهی

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر کاوه آهنگر و سپهدار فریدون پادشاه پیشدادی

نام پسر اردشير سوم و نام چندین پادشاه از سلسله اشکانیان

نام یک ایرانی معروف در زمان قباد

نوعی نيزه‌ی كوچك با سر دو شاخه و نوك تيز، نام پسر پيران و نام پسر كاووس

ترکیب دو اسم کیا و سام (پادشاه و آتش)

خدا پرست

نام سردار ساسانی

درختی بزرگ و جنگلی، پسر نوذر پهلوان و سردار بزرگ ایران در دوره‌ی کیقباد

والی ایرانی کیلیکیا در زمان اردشیر دوم

اميری كه پوراندخت پادشاه عجم او را با سپاهی عظيم به جنگ سپاه عرب فرستاد

پسر آستياگ و دايی كوروش

نام پسر وشمگیر و یکی از فرمانروایان آل زیار در طبرستان

موجب پیروزی و کمک دین، نام چند تن از بزرگان در تاریخ

آن كه نژاد او به پادشاهان مي‌رسد

ترکیب دو اسم خسرو و پرویز (پادشاه و فاتح)

آن‌كه صفات جوانمردي، آزادگي را از خدا گرفته است

نام پسر سوخره سردار جنگي در ايرانِ باستان

نام پهلوانی ایرانی از سپه داران و رایزنان دارا

نام پهلوان تورانی

لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی

بخشيده شده از سوي خدا

بزرگ و بلند مرتبه

نام پادشاه کاپادوکیه

از شخصیتهای شاهنامه، نام مهندسی رومی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از خردمندان ایرانی در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری جنگاور در دربار فریدون پادشاه پیشدادی

آفریننده و مخلوق، پسر کامیسار، از حکام دوران اردشیر دوم هخامنشی

ويژگي آن كه داراي صفات بزرگي و سروري است

داد دهنده، عادل، یکی از صفات باری تعالی

کیارش، از شخصیتهای شاهنامه، نام دومین پسر کیقباد پادشاه کیانی

نام پادشاه کوشان در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در زمان کیکاووس

والی ایرانی که در جنگ داریوش با اسکندر فرماندهی یکی از جناح های سپاه را داشت

خوشبخت و سعادتمند

مخلوقات

چالاک و چابک، نام پدر مرزبان نخستین پادشاه جستانیان

شجاع و دلير

خوش آسودن، از نامهای زمان ساسانیان

پسر بچه، شاگرد، بنده

نام یکی از پادشاهان اشکانی

منظومه ای از جامی

داراي منبع فراوان، از شخصیتهای شاهنامه، نام دومین پادشاه کیانی، پسر کیقباد

مقدس آفريده يا آفريده‌ي پاك

آن مرد باشد که زر و سیم پادشاه به وی سپارد چون خازن و قابض

داراي مهر و محبت ايزدی

علم، پرچم، درفش کاویانی در داستان‌های ملی ایران

نام پسر زریر برادر گشتاسپ

سوار

تخت پادشاهی، شکوه، از شخصیتهای شاهنامه

دلير، پهلوان

پيك، چاپار، نامه‌بر

دریا، دهش، مرد بخشنده

ترکیب دو اسم راد و برزین (جوانمرد و آتش)

ترکیب دو اسم برزین و مهر (آتش و محبت)

خستگی ناپذیر، [قدیمی] مرد جنگی که از جنگ و ستیز عاجز و خسته نشود، نام پهلوان ایرانی

به معنای زمین درخشان، ناحیه‌ای از ایران قدیم که اکنون جزو ازبکستان است

منسوب به ايزد، ايزدي

عطا و بخشش ایزد، بخشش و عطای خدا

فرمانده‌ی يك ستون كوچك تير انداز

پابنده و نگهبان آتش

دارای بوی گل، از پسران ویسه که از پهلوانان تورانی است

پسر خورشید و نیکو

نام یکی از پهلوانان خورشید شاه در داستان سمک عیار