زمان ولادت، تولد
آرزو، انتظار
شکوهمند، یاری، از شخصیتهای شاهنامه و از پهلوانان ایرانی در زمان کیکاووس، نام چند تن از پادشاهان اشکانی، عاشق ناکام شیرین
سعادتمند، خوشبخت، روز نیک، روز خوش، نام نوعی بلور کبود
دادهی مهر، آفريده شدهي مهر، بخشنده خورشید
درخشنده، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی که در تیراندازی بسیار توانا بود (آرش کمانگیر)
ابوعلي سينا دانشمند معروف ايراني، شبه جزیرهي بیابانی، در شمال شرقی مصر که در تورات آمده در همین محل موسی به پیغمبری برگزیده شد
نيك نژاد، نیکو تبار، نقاش و مينياتور ساز مشهور ملقب به كمال الدين
پیروزمند، روز بیستم از هر ماه شمسی، نام دیگر سیاره مریخ، نام چند تن از پادشاهان ساساني، در شاهنامه از پهلوانان ایرانی در زمان کیخسرو
نيك انديش، راست گفتار، راست کردار، ماه يازدهم از سال شمسي، (در جغرافیا) توده عظیمی از برف و یخ، (در شاهنامه) پسر اسفنديار
منسوب به مهر، دارندهي مهر، فروغ خورشید، نام پدر اورند سردار ايراني
نيك نام، خوش نام، شخصی که از او به نیکی یاد می شود
فاتح و پیروز، نام خسرو دوم شاهنشاه ساساني، مشهور به خسرو پرويز
پاکدامن، آن كه از ارتكاب گناه و خطا پرهيز كند، دیندار، پرهیزکار، عارف، دانشمند
نام عاشق ويس در منظومه ویس و رامین نوشته فخرالدین اسعد گرگانی
با جلال و شكوه زاده شده، زادهي با فر و شكوه و عظمت
تخلص شعري علي اسفندياري (نيما يوشيج)، عادل، نامور، نیمه ماه، کوچک
منسوب به ماه، روشن و زیبا همچون ماه
بسیار دارنده، نام پهلوان دلير ايراني ملقب به پورياي ولي
پادشاه بزرگ درخشان، پادشاه روشن، پسر خورشید، از شخصیت های شاهنامه فرزند تهمورث و شاهی فرهمند است
از شخصیتهای شاهنامه، نام چهارمين پسر كيقباد، مرد همیشه پیروز، آرام گرفتن، دلیر
عهد، شرط، قرارداد، میثاق
مطیع شاه، موجب آرامش شاه
خوبروی و نیکو سیما مانند آفتاب
سرزمين، مكان، ترتيب و روش كاري، ثروت، توانايي، صبر، آرام و قرار
بهشت روی، از تبار پهلوانی به نام منوش
مظهر قدرت و پیروزی در ادبیات فارسی،نام عقل فلک هشتم در ایران باستان
دارنده نیکی، نام سه تن از پادشاهان ایرانی از سلسلهی هخامنشی
پادشاهان، بزرگان، سروران
شادمان و باشکوه، نام روح و عقلِ كره مرّيخ
امید، آرزو، كمال مطلوب، مراد و خواسته
لقب تمامی پادشاهان اسروشنه
سزاوار، درخور، شایسته
دارنده آب و رنگ سرخ، پسر رستم از تهمینه
كسی كه خانههای خوب فراهم میکند، آگاه، خردمند، از شخصیتهای شاهنامه
آریایی، آزاده، نجيب
پادشاه، نیکنام، نام چند تن از پادشاهان ایران
پدر، استوار، امین، پرورنده
آزاده، نجيب
نام بنیان گذار سلسلۀ هخامنشی، خورشید
پوینده، آن که در جهت پیشرفت حرکت میکند، جوینده
آمرزنده دشمن، از پیش آمرزیده
خبر خوش، مژده، وعده نیک
منسوب به اشک، نام مؤسس سلسله اشكانيان
فرشیدورد، شكوه و روشنايی، شكوه خورشيد، شكوه درخشان
صورت فارسی اسم ابراهیم، فرشته خوبی
کامیاب، نیکبخت، خوشگذران
دارنده اسب نر سیاه، پسر کیکاووس
پاك و مقدس، عاقل و زیرک، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی، هفتمين پادشاه ماد
فرمانروای شهر یا کشور، پادشاه، حاکم
زحل، پادشاه گیتی، محافظ و نگهبان شاه
نام نوعی پرنده شکاری، منسوب به شاه
نگهبان پارسایی و پاکی در آیین زرتشت، فروردین
آسمان، فلک، اقبال، نام نوایی در موسیقی
ماهیار، نام پهلوان ايرانی
نیرومند، پهلوان، بلند بالا
فاتح جهان، جهان گشا
دارای موی سیاه ، سیاه موی
آرای، آراینده، بخشنده، سپید دست، جوان مرد، آراسته، نگاریده
خداوند، ایزد
پیروز، برنده، غالب، فاتح
شجاع، جنگجو، پسر گیو
ثروتمند، یاور آتش، محافظ آتش
آفریده خرد پاک، اسپندیار
سردار سپاه، فرمانده لشکر، بزرگ، حاکم، شاه، رهبر
کسی که از مال و منال دنیا میگذرد، زاهد، پسر بهمن و نوهی اسفندیار، جدّ اردشیر بابکان
(به مجاز) بهار، روز نو، نام یکی از نواهای موسیقی
غمگین، دلتنگ، نا امید، افسرده، پشیمان، متنفر، متوحش
اندیشمند، نام بنیانگذار آیین مانوی
نام دومین پسر کوروش پادشاه هخامنشی و برادر کمبوجیه
تجربه، امتحان و آزمایش
فرشتهی پیام آور، فرشته، پیامی که از عالم غیب برسد، الهام
تخت و اورنگ پادشاهان
خبر، پیغام، وحی، الهام
آراسته، نیکو، خوشدل، شاد، سرسبز و خرم، مبارک، شادی، خوشحالی
زنده ی فانی، زنده ی گویا
آتش، از شخصیتهای شاهنامه
آزاده، جوانمرد، بخشنده
پادشاه و شهریار دلیر، نام دومین پسر کیقباد پادشاه کیانی، از شخصیتهای شاهنامه
آن که حکومت مقدس دارد، شهریاری و پادشاهی مقدس
دارای قامت شکوهمند و زیبا
صاحب کوهستان
از شخصیتهای شاهنامه
نام پسر گودرز پهلوان ایرانی، از شخصیتهای شاهنامه، پرنده شکست ناپذیر، لطافت باران
شاه سیما، آن که چهرهای با هیبت و شکوه چون شاه دارد
ترکیب دو اسم مهر و شاد (خورشید و خوشحال)
از شخصیتهای شاهنامه، بزرگ جاودان
آرشام، نیرومند، قوی هیکل، پسر آريامنه و پدر ويشتاسپ از خاندان هخامنشي
جوانمرد مِهتر و بزرگتر، بخشنده بزرگ
دارندهی جلوه آفتاب و كسی كه تابش مهر دارد، نام یکی از پادشاهان كابل
آن که در حال حرکت به نرمی و آرامی است، جوينده
دارای تأثیر خوب، خجسته، مبارک، فرخنده، يكی از هفت دستگاه موسيقی ايرانی
جوانمرد نیکو، بهترین جوانمرد
ترکیب دو اسم مهر و سام (مهربانی و آتش)
نیرومند، قوی هیکل، پسر آريامنه و پدر ويشتاسپ از خاندان هخامنشي
شاه پور، پسر شاه، شاهزاده، از شخصیتهای شاهنامه
فرمانده یک گروه نظامی، پیشوا، رهبر
منسوب به آريا، آريايي، آزاده، نجيب
نوعی باز سفید رنگ و شکاری
محکم، پابرجا
خوشبخت، سعادتمند، بهروز
پادشاه روزگار، دارای بخت و روز شاه
نام انوشیروان دادگر، نام قلعه شروان
منسوب به نیک، خوب، نيكو، آدم خوب، شخص صالح، شايسته، خوشی، سعادت
اوج، بلندی، (به مجاز) خوب، خوش
نام پهلوان ایرانی، از شخصیتهای شاهنامه
سورن، نام سردار دلیر ایرانی
اهورامزدا، نام دیگر سیاره مشتری، نام روز اول از هرماه خورشیدی
معروف، بزرگ، نیک نام
جهان، دنیا، مجموعه سیارات منظومه شمسی
مقدس، پاک، راست گفتار، درست کردار
باشکوه و بزرگ
فرخندگی، خجستگی، مبارکی
آداب، رسوم، اندیشه، هنر، شیوهی زندگی، شعور، تربيت اجتماعی
نفس کامل و انسان نیکوکار، صاحب گفتار و کردار نیک، از شخصیتهای شاهنامه
دلیر، نیرومند، نام دو تن از پادشاهان هخامنشی
جوانمرد
دارنده اسب نیرومند، نام دو تن از پادشاهان صفوی
در کمال عدل و داد، بهترین هدیه خداوند
رادمنش، با سخاوت، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
مخففِ پادشاه، بزرگ
نگهدارنده ماه، سرور ماه، کنایه از کسی که زیباییش از ماه بیشتر است
هومن، دارندهی روح خوب و نیک اندیش، از شخصیتهای شاهنامه
پیشرفت تدریجی، حرکت رو به بهتر شدن، تندرستی
فرزانه، خردمند، عاقل، حکیم
آن که چون شاه بزرگ و شکوهمند است
شجاع و جنگجو
شاپور، پسر شاه، شاهزاده
آنکه میان دو نفر به عدالت حکم کند، (به مجاز) خداوند
نام نخستين پادشاه ایران از سلسلهی ماد
نام پرندهای سیاه رنگ در هندوستان که مانند طوطی سخنگو است، طوطی
از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند منوچهر پادشاه کیانی
لایق، درخور، شایسته
بزرگی و منزلت، نام نوازنده نامدار دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی
آتش بزرگ، بالاترین سوگند
راستی، حقیقی، واقعی
علم، معرفت، آگاهی، شعور، خرد، دانایی، اندیشه، فرهنگ
آریایی، منسوب به قوم آریایی
جاوید، جاویدان، دارای روان جاوید
باهوش، عاقل، آگاه، زیرک، هوشمند، زرنگ، خردمند
تپههای به هم پیوستهی دامنه کوه، نام یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی
نیکان، نام يكی از سرداران ديلمی، علت و سبب
نگهبان درستکاران، نگهدارندهی خشم، نام چند تن از شاهان سلسه اشکانی
سرزمين فراز، زمينهای بلند، تپه، نتیجه، امید
منسوب به رام، مأنوس، موافق، سازگار، شاد و خوشحال، نام روز بيست و يكم از هر ماه خورشیدی در ايران قديم
خاطره، ماندگار، اثر، نشان، به جا مانده از کسی
کوه بلند و بزرگ، نام رشته كوهی در شمال ايران، نام پهلوانی افسانهای
نام پادشاه آذربایجان در عهد باستان، نام قدیمی ایران
داننده، آگاه، عالم، دانشمند، از نامهای پروردگار
آفریده خداوند، داده شاه، بخشیده شاه
پادشاه جوانمرد، پادشاه بخشنده
پادشاه، حاکم، فرمانروا، (به مجاز) سرور و بزرگ، عزت