فصل بهار
آفتاب ،خورشید
دختری با موهایی به لطافت گل
گل زرد
منسوب به ماه، روشن و زیبا همچون ماه
گل سرخ
گل طلایی
شانس، اقبال خوب
آبی، کبود، نیلگون
نام رودی در استان آذربایجان غربی
نام نوعی درختچه همیشه سبز، (به مجاز) شخص خوش قد و قامت
کوهی که در همهی ایام برف داشته باشد
گلرخ، دارای چهره ای مانند گل، زیبا روی، گل چهره
مانند هل، (به مجاز) خوشبو و معطر
باد خنک و سرد اول صبح، سپیدی صبح که افق را فرا میگیرد
گیسوی بافته شده
فصل پاییز
گلشاد، گل شاد و خندان، (به مجاز) زيبا و با طراوت، بهترین و زیباترین گل، شاه گلها
چرمی رنگین و خوش بو
منسوب به نور، روشن، درخشان، (به مجاز) زیباروی
منسوب به نارین، آتش، (به مجاز) زیبارو و سرخ رنگ مثل دانه انار
فرياد، صدا و بانگ بلند، غرّان (رود و سيل)، نام رودخانهای
نام نوعی گل، نسترن
شمشیر، ساحل دریا، ساحل رود
برآمدن خورشید و مانند آن
زیبا و درخشان ماننده ماه
شاداب و با طراوت، از شخصیتهای شاهنامه
درخت پر شکوفه، دختر زیبا و با طراوت
بنفشه
نام رودی در مرز شمالی ایران
نعناع، گیاهی کاشتنی و خوشبو
منسوب به کتان، (به مجاز) زیبا و باطراوت
ماه نیلی(آبی رنگ)، ماه نیلگون
(به مجاز) زیبا، سرسبز و با طراوت
ترکیب دو اسم ماه و نگار (زیبا و معشوق)
باغ انگور، سنجیده و با وقار
پاک، مقدس، ماه دوازدهم سال شمسی
گیاهی است معطر از تیره ی چتریان
نو، جوان، شاخه تازه درخت
تکه گل، قطعه گل، زیبا و باطراوت
نخل هندی، فوفل، شاهزاده
باد ملایم، مقام و منزلت
آسمان غره، تندر، سوره سیزدهم قرآن کریم
بچه آهو، آهوی بره
گل طلایی، (به مجاز) زیبا و لطیف
آب شیرین و صاف، آب گوارا
گلها، جمع گل، (به مجاز) زیبا و لطیف
نام پرنده، سهره
چادر و جامه درشت بافت، نوعی گوزن
معرب ايرسا، گل زنبق زيرشاخه گل سوسن
زيباروي، نام گونه اي از آهوان
ابر، میغ، توده بخار آب
هنگام بهار، فصل بهار
ششمین صورت فلکی، خوشه بعضی گیاهان
اسب تندرو و نیرومند
پرنده ای خاکی رنگ کوچکتر از کبوتر، از اصول موسیقی قدیم
روشنا، تابنده، زیبا
منسوب به نسیم، باد ملایم، بوی خوش
آبشار، فواره، شلال
نام سنگی قیمتی به رنگ زرد و صورتی یا جگری
همیشه بهار، همیشه جوان، گیاهی که همیشه سبز است
صدای کبوتر وحشی
چالاك و گريز پا، دلیرمرد
نوعی كاج، صنوبر
نام رشته کوهی که از مغرب ایران تا شرق ترکیه و شمال عراق ادامه دارد
آب چشمه
گیاهی از تیره ی نعناعیان با گل های سفید
نام دریاچه ٔ بزرگ مشهور به دریای آرال
گیسو، زلف
اروند، دارای تندی و تیزی، نام کوهی در جنوب همدان
گل یاسمن، آسمان
تند، تیز، چالاک، دلیر، فر، شکوه
چوبی سیاهرنگ و سخت و سنگین
گشنیز، نوعی سبزی خوردنی از تیره چتریان
گیاهی کوهستانی
در گویش سمنان پونه
هر گلي كه سرخ باشد
سنگی قیمتی به رنگهای سرخ، زرد، و کبود
نام یک گیاه
نام رودخانه ای در سقز
بهار زیبا و قشنگ
نوری که از مدتی پیش از طلوع خورشید به زمین می تابد
بچه آهو
باغ و گلزار
پادشاه كوه
آلیسا، رنگین کمان
شاخههای درخت، شاخسار
باران
نوعی گلی زینتی
غنچه گل
نام یک گیاه
درخت انار
نام نوعی درخت
گلی است سفید و بغایت خوشبو
منسوب به نیلوفر، پیچک، نام نوعی گل، نام یکی از جشن های ایرانیان قدیم
به زيبايی و تابندگی ماه
نهر و رودخانه
صدای جریان شدید آب
قلهی كوه، پهنا
پرآب ترین و بزرگ ترین رود ایران
گیاه سویا
چون گل لطیف و نازک
نام نوعی مرغابی
باغ، بوستان
منسوب به بهار
نهال
آب
نام یک گیاه
نام يكی از فرشتگان در آيين زرتشتی، نام اولین ماه هر سال خورشیدی
گلِ رز
زیبا و با طراوت مثل دریا
صحرا، بیابان
تعدادی دانه، میوه یا گل که به محور متصل باشند
خطی که در محل تقاطع زمین و آسمان به نظر می رسد
دشت، بیابان
نام یکی از قلههای سلسله کوههای زاگرس، نام روستایی در شهرستان ایذه در استان خوزستان
مشهور به مهربانی و دارندگی محبت، (به مجاز) مهربان و با محبت
شجاع، قهرمان، پهلوان، دلاور
کوه آتش فشان
جریان هوای بسیار شدید، تندباد، (به مجاز) غوغا، هياهو
کیوان، سیاره زحل
ترکیب دو اسم مهر و کوشا (خورشید و تلاشگر)
مرزبان، حاکم، اختر
خورشید، محبت و دوستی، مهربانی، ماه هفتم سال شمسی، روز شانزدهم از هر ماه شمسی در ايران قديم
حجت، دليل، برهان، آونگ
کسی که شاه به او امتیازات ویژهای داده، نام نوعی گیاه
مخفف آسمان، نام روز بیست و هفتم از هر ماه شمسی در ایران قدیم
جویندهی عاطفه و دوستی، خواهان محبت از سوی دیگران
گل سیاه، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل
ترکیب دو اسم پوریا و مهر (بسیار دارنده و خورشید)
ترکیب دو اسم مهر و سینا (خورشید و سوراخ کننده)
درختی بزرگ و جنگلی، پسر نوذر پهلوان و سردار بزرگ ایران در دورهی کیقباد
نام گیاهی از نوع نخود که در سواحل شام میروید
منسوب به مشک، خوشبو
نام یک درخت
ترکیب دو اسم مهر و آزاد (خورشید و رها شده)
بامهر، عطوف، دوستی ورزنده، دوست
جلو سر، پیش سر، میان سر، تارک، بالای پیشانی، سرچکاد، سرکوه، بالای کوه، قله
ترکیب دو اسم تابان و مهر (روشن و خورشید)
از رودهای معروف در شمال ایران قدیم
روان شدن آب بر روی زمین، رفتن در زمین جهت عبادت
مِهتر خانه، بزرگتر خانه و سرا
پویندهی مهر، جویندهی مهربانی
رود، دریا، آمودریا، رود بزرگ، نام رودی در آسیای میانه
منسوب به مهر، دارای مهر و محبت
سنگ سپيد
ترکیب دو اسم مهر و آرتا (خورشید و مقدس)
دارای خوی و عادت ملازم با محبت و مهربانی، (به مجاز) مهربان و با محبت
دارندهی مهربانی و محبت، (به مجاز) مهربان
خواهندهی مهربانی و محبت، آرزومند محبت
کوشا و ساعی برای مهربانی کردن و مهرورزی
آن که دارای آیین مهرورزی و مهربانی میباشد، (به مجاز) مهربان و با محبت