بنده خداوند بزرگوار و والا
ترکیب دو اسم امیر و حمزه (پادشاه و شیر بیشه)
آرام، موقر، شکیبا
فرخندگی، خجستگی، مبارکی
آداب، رسوم، اندیشه، هنر، شیوهی زندگی، شعور، تربيت اجتماعی
نفس کامل و انسان نیکوکار، صاحب گفتار و کردار نیک، از شخصیتهای شاهنامه
دختر سرخ و گلگون، (به مجاز) زیبارو، نام دختر خسروپرويز و ملکه ایران در دوران ساسانی
جای و مكان مقدس، درستی، راستی و پارسایی
دلیر، نیرومند، نام دو تن از پادشاهان هخامنشی
دختر ايران، دختر ايرانی، دختر آريايی
آن که در راه راست است، (به مجاز) دیندار، نام یکی از خلفای عباسی
آنکه مانند پری زیباست و ناز دارد
سعید، نیک بخت، خوش ترین، مبارک ترین
روزگار، وقت، هنگام
معاون و شریک
نام زیباترین زن آسیا در زمان کورش
دارنده اسب نیرومند، نام دو تن از پادشاهان صفوی
با تدبیر و خردمند، نام وزیر حضرت سلیمان (ع)
به هراس اندازنده، ترسناک، از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه تورانی
رادمنش، با سخاوت، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
دارای چهره ای مانند گل، زیبا روی، گل چهره
مخففِ پادشاه، بزرگ
نام دختر مهراب پادشاه كابل، همسر زال و مادر رستم پهلوان شاهنامه
شجاع، نامدار
شیر درنده، (به مجاز) پهلوان، دلاور
مبارک، سعادتمند، خوشبخت، گل همیشه بهار
هومن، دارندهی روح خوب و نیک اندیش، از شخصیتهای شاهنامه
درخت عناب، مهمانی، سور، غذا
فرزانه، خردمند، عاقل، حکیم
شکوه و عظمت دین، نام شاعر و عارف بزرگ قرن هفتم، مولانا جلال الدین بلخی
شجاع و جنگجو
شاپور، پسر شاه، شاهزاده
گل ریزنده، افشاننده گل، گل پاشیدن
موجب آرامش و شادی دیگران، محبوب، معشوق
نام نخستين پادشاه ایران از سلسلهی ماد
دختر پری چهره، (به مجاز) زيبارو
عنوانی که به شاهزادگان دوره صفوی و قاجار داده می شد
محجوب، با حُجب و حیا، خجالت زده
از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند منوچهر پادشاه کیانی
بزرگی و منزلت، نام نوازنده نامدار دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی
آتش بزرگ، بالاترین سوگند
نام يكي از الهههاي يوناني، نام نخستین زن دریانورد ایرانی، گویندهی راستی
مبارک، خجسته، خوش یمن، خوشبختی، سعادت
آریایی، منسوب به قوم آریایی
آنچه بوده است، نام پسر كاكي از سران ديالمه، شجاع
جاوید، جاویدان، دارای روان جاوید
به لطف و نرمی آفریده شده، (به مجاز) معشوقی که ناز بسیار کند، پدید آورنده نعمت و خوشی
فرمانبردار، مطیع، عبد، بنده
بنده پروردگار هدایت کننده
نیکان، نام يكی از سرداران ديلمی، علت و سبب
نگهبان درستکاران، نگهدارندهی خشم، نام چند تن از شاهان سلسه اشکانی
موجب ترقی دین و آیین
آن كه به آئين و دين خود ارزش دهد، روشنی دین
امیر، سردار، شاهزاده، شادابی و تر و تازگی
کوه بلند و بزرگ، نام رشته كوهی در شمال ايران، نام پهلوانی افسانهای
نام پادشاه آذربایجان در عهد باستان، نام قدیمی ایران
پیک، نگهبان، نام برادر بزرگ حضرت موسی (ع)
بنده خدای جاوید
حکیم و فیلسوف مشهور یونانی ملقب به معلم اول
داننده، آگاه، عالم، دانشمند، از نامهای پروردگار
قید و بند، سیاه، تیره گون، آثار نو
به جا آوردن عهد و پیمان، پایداری در دوستی و صمیمیت
آراز، رود ارس
يابنده، بهرهمند، كسی كه به مقصود و مطلوب خود برسد
صاحب اسب تندرو، نام سومین پادشاه سلسله کیانی
خون، به رنگ خون، (به مجاز) سرخ رنگ
روشنایی دین، فروغ دین
مانند پادشاهان، سروران و بزرگان
خوب، پسندیده، زیبا، چابک، هوشیار، نيك نژاد، نام پسر گودرز سردار ایرانی
درخشان، نورانی، باهوش، سفید
ترکیب دو اسم مهر و نگار (محبت و زینت)
موجب سرافرازی آیین، سبب رفعت و بزرگی دین
فرا رسیدن، نشیب، سرازیری، پایین
سرزمين ماد، نام زن آخرين پادشاه ماد
نام برادر داريوش و پسر ويشتاسپ، افزایش یابنده، افزوده
دارنده، ثروتمند، از نامهای پروردگار، داریوش سوم از پادشاهان ایران
آرشان، دلیر، دلاور، نام پسر اردشير دوم
پدربزرگ، در دورۀ قاجار وزیر بزرگ، حاکم محلی، پادشاه
پادشاه بزرگ و والامقام، پادشاه عادل، نام پادشاه سوم از سلسله کیان
تکه یا قطعهای از بلور، نام همسر داریوش پادشاه هخامنشی
تهمورث
غیرتمند و غیور، جوانمرد
بهترین نام، بالاترین نام
زن زاهد
موجب نظم و آراستگی در دین
ترکیب دو اسم گوهر و شاد (سنگهای قیمتی و خوشحال)
درختی خاردار كه شترها از آن میچرند
نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی
جوانمرد، آدمی، انسان، منسوب به داریوش اوّل
نام سردار دلیر ایرانی
جام شراب
شمشیر ساخته شده در هند
منش نیک، بخشنده، الههی فراوانی بهار و حاصلخیزی
پرچم کاوه که به درفش کاویانی معروف است
بَرمند، باردار، بارور، صاحب نفع، مثمر، قوی، رشید، کامروا، کامیاب
دلاور، شجاع
ترکیب دو اسم امیر و بهادر (فرمانروا و شجاع)
کشاورز، نام چند شخصیت تاریخی
شاب، ظریف، خوب، نیک، دلاور، جوان
زینت دهنده گل، از شخصیتهای شاهنامه
شیر جوان، کنایه از جوان زورمند و دلیر است
عالی قدر و ارزشمند،شاهدخت
همنشین و هم صحبت بزرگان
استوار و پابرجا، از دلاوران ایرانی نام برادر مازیار فرمانروای طبرستان
آرشام، نام پسر داریوش پادشاه هخامنشی
شاد و خرم، از شخصیتهای شاهنامه
ترکیب دو اسم مهر و آفرین (محبت و آفرینش)
ترکیب دو اسم کیا و راد (پادشاه و جوانمرد)
نيك اندام، (به مجاز) تندرست و خوش قد و بالا
حاکم، سلطان، فرمانروا، شاهنشاه، پادشاه
مرد، نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
نام یکی از پیامبران الهی، نام سوره هفتاد و یکم قرآن کریم
منسوب به ماه مهر، مهربانی، (به مجاز) پاییز، نام جشن روز شانزدهم ماه مهر
روز جمعه، آخرین روز هفته
ترکیب دو اسم امیر و سعید (پادشاه و سعادتمند)
موجب پیروزی دین، یاور و مدد کار دین و آئین
پشتیبان، یاور
فولاد، نام پهلوانی در زمان کیقباد
شريف، بزرگوار، آگاه، هوشيار
بزرگ نام و دارنده ی نامِ شاهانه، (به مجاز) نيكنام
رشد، فزونی
دارنده ی اسب آماده، نام پدر داريوش بزرگ پادشاه هخامنشي
تصدیق کننده، گواهی دهنده راستی
نام موسیقیدان مشهور در زمان خسرو پرویز پادشاه ساسانی
خداوند، نگهبان جهان، پادشاه، (به مجاز) بزرگ و قدرتمند
آورنده آیین مزدکی در زمان پادشاهی قباد که به دستور انوشیروان او و پیروانش را کشتند
از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی، شکوهمند، شجاع و دلیر
نام شيخي عارف در ادبيات ايران معروف به شيخ صنعان
خیمه، چادر دوز، خیمه فروش، نام حكيم عمر خيام نيشابوري فيلسوف، رياضيدان، منجم و شاعر نامدار ايران
اندازه کردن
نام فیلسوف معروف یونان، شاگرد سقراط و معلم ارسطو
پاك نژاد، زاده نیکی ها، پاک سرشت
ملاقات، ديدن يكديگر، ديدن، مشاهده، (به مجاز) چهره
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر کیقباد پادشاه کیانی
شاه سلسلهي هخامنشی، پسر و جانشین اردشیر سوم، مؤسس خاندان اشكاني، بزرگ مرد
شخص محترم و لایق دارای روح بزرگ
مرد مقدس، نام هفتمین پادشاه اشکانی
چهارمين سرزمين از سرزمينهای تابعهی پارت
نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
نوعی نیزه کوچک با سر دو شاخه و نوک تیز، نام پسر پیران
شجاع، دارای جرأت و جسارت
(به مجاز) دارای شكوه و جلال، با شکوه
تخت پادشاهی، (به مجاز) فر و شکوه
دختر توران، نام دختر خسرو پرويز
دوست ترین، دوست داشتنی، نام یکی از شاهدختهای با درايت هخامنشی
گرد آفرید، از شخصیتهای شاهنامه
خوشنودی و رضایت مندی جاودان
زیبا و خوشبو، از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر بهرام گور پادشاه ساسانی
ياری كننده دين، نام شاه ایران از سلسله ی قاجار
ترکیب دو اسم امیر و اشکان (فرمانروا و پهلوان)
ترکیب دو اسم امیر و مختار (فرمانده و صاحب اختیار)
نام شخصیتی عالم و پارسایی باتقوا