راغب، مشتاق، آرزومند
ترکیب دو اسم شمس و ضحی (خورشید و چاشتگاه)
تدبیرکننده، باتدبیر، چاره جو، از نامهای خداوند
باقي بودن، ماندگار بودن
پیوسته شونده، رسنده، پیوندنده
استوار و بلند، بلندمرتبه
ترکیب دو اسم حسین و فربد (خوب و شکوهمند)
ترکیب دو اسم محمد و جمشید (ستوده و پادشاه روشن)
ترکیب دو اسم محمد و فیروز (ستوده و پیروز)
ترکیب دو اسم امید و محمد (آرزو و ستوده)
ترکیب دو اسم امید و مهدی (آرزو و هدایت شده)
ترکیب دو اسم نوید و حسین (خبرخوش و نیکو)
ترکیب دو اسم پوریا و مهر (بسیار دارنده و خورشید)
داد آورنده، عدالت آورنده، آورندۀ عدل و داد، از نامهای خداوند تعالی
دارندهي بهترين عدل
سروا، سرواده، سروده
بسيار شجاع و قدرتمند
صاحب خانه، مالك خانه
بخشندۀ عدل و داد، داد دهنده، عادل، از نامهای خداوند تعالی
از نام های حضرت ابراهیم خلیل (ع)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر سوفر
نام یک ایرانی معروف در زمان قباد
وهم، فکر، خیال
دیندار، متدین، مومن
متصف به اوصاف دین، دیندار، دینور
نگهبان جوانمردی و آزادگی و بخشندگی
ویژگی آن که به موقعیتی دست یافته است یا چیزی را دریافت کرده است
برترین در دین
فائق، برتر، برجسته، ممتاز
مرد نرم خوي، مرد نيك خوي
معروف میان مردم، نامی، نام دار، بنام، پرآوازه
بنده پروردگار چیره و توانا
شأن، مقام و مرتبه، درجه
نام يكي از نزديكان پیامبر اسلام(ص)
یاری گر، اعانت کننده، عطاکننده، دهنده، کسی که در غیاب ملک جانشین و قائم مقام وی گردد
باعث عظمت دين
ويژگي آن كه شكوه و جلال ميبخشد
داراي شكوه و جلال
بازدارنده
نوعی نيزهی كوچك با سر دو شاخه و نوك تيز، نام پسر پيران و نام پسر كاووس
ترکیب دو اسم مهر و سینا (خورشید و سوراخ کننده)
ترکیب دو اسم کیا و سام (پادشاه و آتش)
خدا پرست
برادر صلبی داریوش بزرگ
نام جد ابراهيم خليل (ع)
نام سردار ساسانی
مردی كه دارای انديشهی جوانمردی است
ترکیب دو اسم راد و نیک (جوانمرد و خوب)
محبت و مهربانی نهانی، (مجاز) مهربان و با محبت
چيره، توانا
یگانه، بی همتا
کسی که رحمت می آورد، رحم کننده، بخشاینده، آمرزنده، مهربان
دو طرف چيزي
طالب شكوه و جلال
ديندار، متدين
دارای اندیشه بلند، دارای افکار متعالی
شخص مهربان، با محبت، خوب و خوشحال
درختی بزرگ و جنگلی، پسر نوذر پهلوان و سردار بزرگ ایران در دورهی کیقباد
نام گیاهی از نوع نخود که در سواحل شام میروید
هر نوع آواز آهنگين
ترکیب دو اسم محمد و شهرام (ستوده و مطیع شاه)
آسماني
از شاعران قرن یازدهم هجری است که در طهران اقامت داشت
والی ایرانی کیلیکیا در زمان اردشیر دوم
اميری كه پوراندخت پادشاه عجم او را با سپاهی عظيم به جنگ سپاه عرب فرستاد
پسر آستياگ و دايی كوروش
نام پسر وشمگیر و یکی از فرمانروایان آل زیار در طبرستان
پسر داريوش دوم
شکوه و جلالِ آرام
ویژگی کسی که دارای جان و روح مهربان است
يكی از اصحاب پیامبر اسلام(ص)
نام خضر پیغمبر(ع) که برادرزاده ی الیاس پیغمبر(ع)
ترکیب دو اسم امیر و یدالله (فرمانروا و دست خدا)
موجب پیروزی و کمک دین، نام چند تن از بزرگان در تاریخ
آواز، صدا
طواف کننده
ويژگی آن كه دارای شكوه و جلال ابدی است
دارای شکوه و جلالی چون خورشید
دادهي خجسته و مبارك
مقام دار، صاحب منصب، عنوانی برای منصبهای شهربانی و کشوری
کسی که رازی را حفظ می کند، رازبان، رازنگه دار، سِرنگه دار، کسی که رازی دارد، دارای راز
کسی که دارای دین و آیینی باشد، متدین، متدین بدین اسلام، متقی، با تقوی
آن كه نژاد او به پادشاهان ميرسد
ترکیب دو اسم خسرو و پرویز (پادشاه و فاتح)
پسر دوست داشتني و محبوب
منسوب به آزاد، آزاد و آزاده
زر و طلای جاوید
منسوب به سَرير، تخت پادشاهی
جوانمرد راست و بلند
ترکیب دو اسم امیر و سراج (فرمانروا و روشنایی)
ترکیب دو اسم امیر و مردان (پادشاه دلير و شجاع)
ترکیب دو اسم امیر و علا (فرمانروا و رفعت)
فاصله، پرتو
نادر روزگار
نجات دهنده، کسی که خود را برای دیگران فدا کند، لقب حضرب عیسی(ع)
بندهي یاریگر و کمک کننده
بيدار
پادشاه دین
پيك، چاپار، نامهبر
نگهبان كام، ميل، آرزو و مقصد و مراد
ويژگي آن كه به خواست و اراده خود حركت ميكند
دارای نقشهايی از طلا
آنكه صفات جوانمردي، آزادگي را از خدا گرفته است
با شكوه
نام پدر حضرت خضر پيغمبر (ع)
نام پسر سوخره سردار جنگي در ايرانِ باستان
نام پهلوانی ایرانی از سپه داران و رایزنان دارا
نام پهلوان تورانی
نام جد بایزید بسطامی
منسوب به مشک، خوشبو
یاد، یادگار، یادبود، خاطره، یادآوری، تذکر
دارای مقام و مرتبه بلند در دین
نقل كنندهي حديث و حكايت
ترکیب دو اسم امیر و اقبال (فرمانروا و خوشبختی)
ترکیب دو اسم صدرالدین و محمد (پیشوای دین و ستوده)
روزی، قدرت
بسیار نرم و لطیف و زیبا
كاووس، نام پسر وشمگیر از امرای آل زیار
لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی
بالایی، فرازی، اعلی
بایسته، ضروری
بخشاينده و بخششكننده
بخشيده شده از سوي خدا
نام يكی از اصحاب امام جعفر صادق (ع)
ترکیب دو اسم سینا و مهر (سينه و صدر و محبت)
داراي حالت شادي و شادماني
بزرگ و بلند مرتبه
جاي مطمئن و هموار
زره، لباس ویژه جنگ
نیکان، نیکوکاران
عفیف در دین، پرهیزکار
تابناك، مشتعل
آن که می کوشد در به دست آوردن امتیازی
بارانِ دین
آن كه بزرگ مرتبهايِ پادشاه را دارد
نگهبان پادشاه
خو، سرشت، طبیعت، همت
آفریده شده بر مبنای عدل و داد،یکی از لحنهای قدیمی موسیقی، یکی از نامهای خدای تعالی
بزرگِ با شکوه
بزرگی، بزرگواری، جوانمردی. کوشش کننده، کوشا
راهنما
نام یک درخت
نام پادشاه سمرقند
نام دلاوري توراني
منسوب به شفيع، شفاعت گر
روشن، درخشان
هواخواهی شدید،اشتیاق شدید، التهاب تب و تاب، شور و شوق، غیرت، پهلوانی
هوشیار، روشن، نافذ، فروزان، ستاره روشن
داراي بزرگ مرتبهاي پادشاهان
نگهبان پادشاهان و بزرگان
اميدوار كننده، اميد بخشنده
انديشه، انديشمند