اسم پسر

📑 فیلتر کردن اسم ها

نام فیلسوف بزرگ یوانی و استاد افلاطون

دژبان غزه در زمان داریوش سوم پادشاه هخامنشی که تا آخرین نفس در برابر اسکندر پایداری کرد

شاهرخ

منسوب به ري، اهل ري

ترکیب دو اسم حسین و مهدی (نیکو و هدایت شده)

روشن، آشكار، درخشان، مشهور

ترکیب دو اسم امیر و عادل (فرمانروا و دادگر)

دوستی، محبت

ترکیب دو اسم عماد و حسین (تکیه گاه و نیکو)

باصلابت، نیرومند

نام دهی در صوفیان شبستر، سبلان

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از پادشاهان ساسانی

ترکیب دو اسم امیر و معین (فرمانروا و یاریگر)

بردباري و فروتني مقدس

ترکیب دو اسم محمد و شکور (ستوده و بسیار شکر کننده)

ترکیب دو اسم محمد و شکیب (ستوده و بردباری)

اعتماد کننده

خوشحال، شادمان

ترکیب دو اسم امیر و فرشاد (فرمانروا و شادمان)

کسی که سرشت و خون او پاک است

آرشاویر، مرد مقدس، نام هفتمین پادشاه اشکانی

عطیه، بخشش

خلق شدن

ترکیب دو اسم علی و ماهان (شریف و زیبا چون ماه)

نام یکی از قله‌های سلسله کوه‌های زاگرس، نام روستایی در شهرستان ایذه در استان خوزستان

آرامش دهنده

ترکیب دو اسم امیر و کیارش (فرمانروا و پادشاه دلیر)

خو گیرنده و الفت گرفته با پادشاهان

داراي مهر و محبت خوب و نيك

آستیاژ، نام آخرين پادشاه ماد

الیاس

ایلیا

آن كه چون چشم عزيز است، نام يكی از صورت‌های فلكی

نجیب نجیب زاده

ایرانی و جوانمرد

جای بالا در مجلس، حاکم، فرمانروا

اسپند دانه سیاه و خوشبویی که برای دفع چشم زخم در آتش می ریزند

ترکیب دو اسم نعیم و رضا (نعمت و خشنودی)

ترکیب دو اسم محمد و ارشاد (ستوده و هدایت)

مشهور به مهربانی و دارندگی محبت، (به مجاز) مهربان و با محبت

داده‌ی نيك، داده‌ی خوب

دوستدار جان

پسرِ سام، زال

ترکیب دو اسم امیر و فرزام (فرمانروا و شایسته)

دوستان، رفیقان

سالی كه سراسر بهار است

انديشه‌ي مقدس

مانند نور

انوشیروان، دارای روان جاوید

زراعت آبی در مقابل ديم

ترکیب دو اسم امیر و کوشا (فرمانروا و تلاشگر)

ترکیب دو اسم امیر و ارسام (فرمانروا و آرشام)

ترکیب دو اسم محمد و شهروز (ستوده و پادشاه روزگار)

ترکیب دو اسم محمد و کیهان (ستوده و جهان)

درخشندگی، روشنی

شجاع، قهرمان، پهلوان، دلاور

سردار ایرانی که از گزنفون شکست خورد، سردار سپاه ایران درجنگ با سردار «سدمونی »

نستیهن، پهلوانی تورانی

نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی

پله‌ها، نردبان‌ها، پلکان‌ها، نام سوره‌ی هفتادم از قرآن كريم

بیدار

آرامنده، ثابت و برجای، انعام، پاداش

نام یکی از نوازندگان ایرانی

نام وزیر اردشیر بابکان

نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل که به او اشعیا هم می گفتند

مثل شير، چون شير

صاحب اسب

آشکارترین

پای‌بند به اصول اخلاقی، پارسا و پرهيزكار

اندیشه ی بزرگ

پیشگفتار، پیش سخن، نام پسر سیامک پادشاه پیشدادی

نیکنام، خوشنام

شكيبا، صبور

اسب نر

ترکیب دو اسم امیر و اتابک (فرمانروا و پادشاه)

ترکیب دو اسم امیر و وهاب (فرمانروا و بسیار بخشنده)

ترکیب دو اسم علی و سجاد (شریف و سجده کننده)

ترکیب دو اسم علی و هادی (شریف و راهنما)

ترکیب دو اسم امیر و ارشا (فرمانروا و دلیرمرد)

ترکیب دو اسم امیر و حسام الدین (فرمانروا و شمشیر دین)

ترکیب دو اسم محمد و خالق (ستوده و آفریننده)

کوه آتش فشان

مشهور، نامدار

از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار رومی در زمان شاپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانی

ترکیب دو اسم امیر و فرنام (فرمانروا و بالاترین نام)

روشنی، بی آلايشی

سرور، مهتر، پادشاه بلندهمت، مرد بزرگ و دلیر و بخشنده، شیر درنده

ترکیب دو اسم محمد و جبار (ستوده و دارای سلطه و قدرت)

محمد نگهدارنده، محمد پرهیزکار

نام پسركيكاووس و داماد طوس

محبت و دوستی مقدس

جنگ، رزم

نام یکی از سرداران ایرانی

سخاوتمند، جوانمرد، کریم الطبع، آزادمرد

خرداد، ماه سوم از سال شمسی، روز ششم از هر ماه شمسی در ایران قدیم

پسر دارای قدر و ارزش

پیروز، نام یکی از سرداران یزگرد پادشاه ساسانی

ترکیب دو اسم محمد و ارشام (ستوده و نیرو)

متوسل گرديدن، پناهنده شدن

راه راست، راه روشن و آشکار، راه

ترکیب دو اسم امیر و مومن (فرمانروا و مسلمان)

ترکیب دو اسم امیر و هاتف (فرمانروا و ندا دهنده)

بلند نظر، زيبانگر

خوش قدم، قدم خير

دوستار، خیرخواه، یار مهربان، خواهان

ايل و طایفه شاد

ترکیب دو اسم محمد و ثاقب (ستوده و روشن)

ترکیب دو اسم محمد و ساسان (ستوده و درویش)

نجات يافته، لقب حضرت نوح پيغمبر(ع)

راه راست آیین

آن که در دفاع از دین دارای رشادت و شجاعت است

ترکیب دو اسم محمد و هورام (ستوده و پیرو نیکی)

صاحب نام

محافظ و نگهبان آتش

نام شهری در نزدیکی هرات

يابنده‌ی زر

سال گذشته، پار، (در کردی) پایدار، سربلند

سلام، ثنا، ستایش، نیایش، دعا، رحمت

نيك‌خواه

پارسا، پرهیزکار، نیکوکار

حاکم، مالک

راه بین، راه شناس

راه یاب، آن که به جایی راه پیدا می کند

رستاک، شاخه‌ای كه از بيخ درخت بر آمده

نام یکی از قبایل مغول، نام شاعری در عهد شاه اسماعیل اول صفوی

ترکیب دو اسم محمد و ساعد (ستوده و ممدکار)

هم پیشه، همکار، هماورد، هم پیاله، دوست

سرانگشت، انگشت

رفیع تر، بلندتر

ترکیب دو اسم طاهر و محمد (پاکیزه و ستوده)

ترکیب دو اسم فرید و حسین (یگانه و نیکو)

ترکیب دو اسم فواد و مهدی (قلب و هدایت شده)

منسوب به مطیع، (به مجاز) کسی که فرمانبردار و مطیع است

ترکیب دو اسم محمد و مجیب (ستوده و روا کننده حاجت)

ترکیب دو اسم محمد و مجیر (ستوده و پناه دهنده)

شخص خوب و داراي اخلاق نيكو كه چون راز پوشيده است

شبیه و مانند پاک، (مجاز) پاک، بی‌آلایش، مبرا از بدی و گناه، بی عیب و نقص

نژاد و گوهر جم، (مجاز) بزرگ زاده، از نسل پادشاهان

شکوه انسان بزرگوار و بخشنده

صاحب سخن، ادیب

دارای اصل و نسب عالی

صیدکننده بلدرچین، نام پسر زیار از امرای آل زیار

ويژگي دو كس كه در همت، سخاوت شبيه به هم باشند

آریایی، نجیب

معنوی

ساتیار

نام هشتمین نیای زرتشت

سندباد، نام سرِدار مجوسِ ابو مسلم خراساني

سردار

کسی که پیشاپیش دسته‌ای حرکت می‌کند و اشعار مذهبی می‌خواند، مامور تشریفات دربار

ترکیب دو اسم امیر و هومان (فرمانروا و نیک اندیش)

امير آريايی منش