اسم پسر

📑 فیلتر کردن اسم ها

انعکاس صوت

بزرگ داشته شده، بزرگوار

ترکیب دو اسم معید و رضا (باتجربه و خشنود)

نگهبان ماه

ترکیبی از دو اسم محمد و مصباح (ستوده و چراغ)

منسوب به پارس، پارسي، اهل پارس، از مردم پارس

ترکیبی از دو اسم محمد و حنان (ستوده و بخشاينده)

ترکیب دو اسم امیر و شهاب (فرمانروا و پاره ای از آتش)

رئیس، رهبر

پرآب ترین و بزرگ ترین رود ایران

ترکیب دو اسم فهیم و رضا (دانا و خشنود)

جاوید

ترکیب دو اسم محمد و مهراب (ستوده و دوستدار آب)

دارنده ی جاودانگی

از خدایان یونانیان قدیم، نام ستاره ی مشتری

ترکیب دو اسم محمد و بهزاد (ستوده و نيك نژاد)

ترکیبی از دو اسم محمد و قادر (ستوده و توانا)

نجات می دهد

جای توقف حجاج در نزدیکی مکه

آرزوبخش، مرادبخش

ترکیب دو اسم امیر و بهرام (فرمانروا و پیروزمند)

ترساننده، بیم‌دهنده

ترکیب دو اسم امیر و بردیا (پادشاه و برازنده)

یاد ایل

رئیس، اداره کننده

دیدن، بینایی، بصیرت

پایان، سرانجام، توانایی

بزرگان

ترکیب دو اسم محمد و شاهین (ستوده و نوعی پرنده شکاری)

هدایت شده، توفیق یافته، کامروا

ترکیب دو اسم محمد و آیدین (ستوده و نورانی)

ترکیب دو اسم محمد و وهاب (ستوده و بسیار بخشنده)

ترکیب دو اسم امیر و مهبد (فرمانروا و نگهدارنده ماه)

امانت دار دین

مشورت کننده، تدبیر کننده

ترکیب دو اسم محمد و ماجد (ستوده و بزرگوار)

ترکیب دو اسم امیر و هومن (فرمانروا و نیک‌اندیش)

ترکیب دو اسم محمد و افضل (ستوده و برترین)

خوش سخن، تر زبان

ترکیب دو اسم امیر و اعلا (فرمانروا و برتر)

خوش کام، بهترین آرزو

آینه

ترکیب دو اسم حمید و علی (ستوده و بزرگوار)

نگهبان خوبی و نیکی

مشتری

آگاه، دانا

ترکیب دو اسم امیر و بابک (فرمانروا و استوار)

ترکیبی از دو اسم محمد و سرور (ستوده و پیشوا)

برانگیختن به عشق و محبت

ترکیب دو اسم امیر و آرتا (پادشاه و مقدس)

ترکیب دو اسم امیر و بهزاد (پادشاه و نيك نژاد)

بی مرگ، جاوید

ترکیب دو اسم علی و صدرا (شریف و ارج دهنده)

اسب سوار

ترکیب دو اسم امیر و سلیمان (پادشاه و پر از سلامتی)

ترکیبی از دو اسم محمد و صاحب (ستوده و دارنده)

فرمانبردار، اهلی

ترکیبی از دو اسم محمد و فربد (ستوده و شکوهمند)

ترکیب دو اسم امیر و کوروش (فرمانروا و خورشید)

ترکیب دو اسم علی و جواد (شریف و بخشنده)

مردانه

ترکیب دو اسم محمد و منیب (ستوده و بازگشت كننده به سوی حق)

رنگ، نوع

ظرفی از طلا، کاسه

نجات دهنده، هر یک از موعدان دین زرتشتی که در آخرالزمان ظهور می کنند

ترکیب دو اسم فرید و رضا (یگانه و خشنود)

ترکیب دو اسم محمد و کیوان (ستوده و پادشاه گیتی)

پیروز و موفق در دین، نام پسر ناصرالدین شاه قاجار

حاكمِ شهر

توانا، توانمند

ترکیب دو اسم محمد و ناصح (ستوده و نصیحت کننده)

ترکیب دو اسم مهر و یاد (محبت و خاطره)

ترکیب دو اسم محمد و شفیق (ستوده و مهربان)

زياد شونده، زياد، افزون

دوستدار دين

مانند شاه، شاهوار، دارای جلال و شکوه شاهانه

نام کوهی در آذربایجان

ترکیب دو اسم محمد و شروین (ستوده و نام انوشیروان دادگر)

متانت، سنگینی، آهستگی، آرامی، شکوه، جلال

خوردنی، طعام

شعله خداوند، نام مردی یهودی در زمان داوود (ع) که از فرماندهان سپاه بود

ترکیب دو اسم امیر و عدنان (فرمانروا و نام یک از اجداد پیامبر اسلام)

ترکیب دو اسم علی و سالار (شریف و بزرگ)

ترکیب دو اسم محمد و فرزام (ستوده و شایسته)

ترکیب دو اسم پارسا و مهر (پاکدامن و محبت)

ارزنده

ترکیب دو اسم امیر و ساسان (فرمانروا و خلوت نشین)

خواسته دین

رونده در شب

جنگل

ترکیب دو اسم محمد و حجت (ستوده و پیشوا)

ترکیب دو اسم امیر و نیکان (فرمانروا و نیکو)

مجلس، بزم، انجمن، مجمع

هرمز، نام روز اول از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام ستاره مشتری

يكی از شهدای كربلا

زیرک، هوشیار

ترکیب دو اسم یزدان و مهر (خداوند و محبت)

دستگيری كننده، ياری كننده

ترکیب دو اسم امیر و احتشام (فرمانروا و شکوه)

آذین، آرایش‌هایی که در نوروز یا هنگام ورود پادشاهان و جشن‌های بزرگ در کوی و برزن و راه‌ها انجام می‌دهند

آرام گیرنده

هرمز

ترکیب دو اسم امیر و آرش (فرمانروا و درخشنده)

نام پيغمبری كه بشارت آمدن عيسی را داد

شاداب و با طراوت

باسواد

خوش خلق، نیک خو

حاجت ها، نیازها، خواسته ها

ترکیب دو اسم محمد و معز (ستوده و عزت دهنده)

ترکیب دو اسم امیر و مهراد (فرمانروا و جوانمرد بزرگ)

دارای نیروی آریایی

نام وزیر خردمند انوشیروان پادشاه ساسانی

هميشگی، ابدی

زنده كننده

جستجو کننده، جوینده

سمرکند یا سمرقند

ترکیب دو اسم علی و حسام (بلندقدر و شمشیر تیز)

ترکیب دو اسم امیر و فربد (فرمانروا و شکوهمند)

ترکیب دو اسم محمد و رادمان (ستوده و رادمنش)

ترکیب دو اسم محمد و پیام (ستوده و خبر)

شجاع، دلیر، جسور

ترکیب دو اسم محمد و یاشا (ستوده و زنده باد)

داراي نيرو، قوي

نام موبدی در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی

منسوب به پارس، پارسی، اهل پارس، از مردم پارس

بندِ دين، موجب شرافت دين

از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان کوشانی در سپاه افراسیاب تورانی

آب روان

قاضي، از نام‌هاي خداوند

ترکیب دو اسم احمد و یاسین (ستوده تر و نام سی و ششمین سوره قرآن مجید)

نظير تير، همتاي پيكان

خوب و نيكو

نامدار، مشهور

مطیع، بنده و دوستدار اهورامزدا

بازگشتن پس از رفته بودن

قله، فراز، بالا

مسافر، سیاح، جهانگرد

عفو، رأفت، رحمت و شفقت

ترکیب دو اسم امیر و رسول (فرمانروا و پیغمیر)

سبب روشني دين و آئين

شکوهمند، شاد، (در اعلام) نام نوازنده بزرگ در عهد ساسانیان

از نام‌ها و صفات خداوند، (در قديم) وسيع، گشاده

دارای شکوه و عظمتی چون خورشید

جوانمرد قدرتمند و توانا

دارای انصاف، با انصاف

آواز، بانگ و صدای بهتر

سخن ران

نيك منش، نيكو رفتار

داراي زندگي راحت

ترکیب دو اسم محمد و علیم (ستوده و دانا)

بهترین جوانمرد، آزاده و بخشنده ی بهتر

بخشش، خير، نيكي