شادی و طرب، عيش و خوشی، سرود و نغمه، امن و آسودگی
منسوب به عرفان
ماه تنها، ماه بیهمتا، (مجاز) زیبارو
ماهی که چون گل یاس است، یاسی که چون ماه است، (به مجاز) زیباروی و با طراوت
بهترین زنان، لقب حضرت فاطمه (ع)
سختترين مادهی طبيعی است و كاربردهای تزيينی و صنعتی دارد، (مجاز) شمشير
(چشم) خمار و پرکرشمه، گل نرگس نیم شکفته، چشم خواب آلوده
شاهزاده، از نسل شاه
سلین
شنا و آب ورزی، شناوری، سعی و كوشش، جِد و جَهد
حامی، یاور
هانی، مسرور و شاد
دارنده هرچیز ارزشمند
درختچهای زینتی همیشه سبز با گلهای درشت و زیبا
که رویی چون پری دارد، پریچهره، زیبا روی، خوبروی
مايهی شادی و خوشی دل، محبوب و خوشايند، شاد و خرم، معشوق
تکه یا قطعهای از بلور، نام همسر داریوش پادشاه هخامنشی
زیباروی، خوش صدا، نام پرندهای
فاضل، برتر
ديدار، ملاقات، چهره، صورت
کسی که پسندیده و مورد قبول ماه باشد، (مجاز) زیباروی چون ماه
دانهی انار، (مجاز) اشك خونين
مثل ایل، مثل مردم ایل و شهر و ولایت، چون خویشان، اصیل، خانوادهدار
ماهرو، زیبارو، ماه چهر
نام گیاهی (بالنگ)، مركّب از طرحهای اسليمی و گل و بوتهای در میان قالی و قالیچه
مریم
زن فراخ چشم، زن زیبا چشم
رشتهای كه از تارهای پيله برای دوختن و بافتن سازند، حرير، نوعی ساز زهی
هل، قاقلهی صغار، شکوفه
شحم المرج، گل خطمی صحرایی
زیبارو و گرانبها
دارندهی نام و شرف و بزرگی
آغاز فصل بهار، گل و شکوفه ی تازه روییده
ماه خانم، ماه بانو
خوب، نیکو، مانند نیک
مهدیس، مانند ماه
افشاننده، پريشان، پراكنده، آشفته
بهشت، (مجاز) زیبارو
منور
چشمه
تابنده، زیبا
میوه، بار، نتیجه و حاصل
سوزان، نور زندگی
نوعی سنگ آهکی و سخت، (مجاز) سفيد چهره و زيبا
آرتین
صاحب، مالک
اول شب، پاسي از شب، آرامش شب
ماهر، استاد، زبردست
گرانبها، ارزشمند، قیمتی، نفیس
آصف، با تدبیر و خردمند
شاهدانه
پرورش یافته مردم گیل (گیلان)
سیب، درخت سیب جنگلی
زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ
ترکیب دو اسم فاطمه و معصومه (رانده شده از آتش و بیگناه)
کسی که سرچشمه و منشأ است، زایا و بارور
سبزه زار، مرغزار، زمین سبز و خرم
بذر گل، آنکه ویژگی گل شدن دارد، (مجاز) زیبا و لطیف
محجوب، پوشیده، با شرم و حیا
فیروزه، سنگ معدنی گرانبها
ناله، نغمه، وسایل زندگی، روزی، یکی از مقام های اصل موسیقی
بلندتر، عالیتر
افتخار ایل، نازنین ایل
هدیه، تحفه، سوغات، رهاورد
ماه دخت، دختر ماه
زن زاهد
عزیز، سوگلی، مروارید درون صدف، بسیار گرامی
منسوب به نجم، (مجاز) زیبا و درخشان مثل ستاره
منسوب به ثمین، گرانبها
ویژگی زن بزرگوار و گرامی، کریمه، هر چیز گرامی
به رنگ گل سرخ، (مجاز) زيبا و شاداب، عروس
زهره، ناهید، رب النوع عشق در نزد یونانیها
آفتاب، درخشان، درخشنده، (به مجاز) زیبارو، نام پسر افراسیاب
آخرین مرحله سلوک در نزد بودا، انسان کامل
ترکیب دو اسم ماه و تابان (زیبا و روشن)
نجم، درخشان مثل ستاره
(بهمجاز) خوش قامت و زیبا، كلمه تحسين به معنی آفرين، مرحبا، نام نوعی درخت
ترکیب دو اسم گوهر و شاد (سنگهای قیمتی و خوشحال)
متین، خانم با وقار و با متانت
باشعور، خردمند، عاقل، فهیم، لبیب، هوشیار
زوجهی زبدی و مادر يعقوب كبير و يوحنای انجيلی
سرور بانوان، بزرگ زنان
به رنگ نیلی، منسوب به نیلی
سرزمين گيلها
ترکیب دو اسم یگانه و زهرا (بيهمتا و درخشندهروی)
نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی
مونث ناجی، مسلمانان
گل انار
در بلورین، رویه شفاف
نگهداری و بازداشت از ناروا.
زیبا و لطیف و خوشایند
بزرگ زاده، شاهزاده، زاده ماه، زیبا
زن پاک از القاب حضرت فاطمه میباشد
آسان و راحت
پاکیزه ترین زن، پاکدامن ترین بانو
خوشبخت و كامياب.
پرن، پارچه ابریشمی بدون نقش ونگار، حریر ساده
جام شراب
زیباروی و لطیف و خرم .
روشن، درخشان، ریشه تاباندن
نام نوعی گیاه که عطر گل های آن در شب بیشتر است.
همتا، همانند
منش نیک، بخشنده، الههی فراوانی بهار و حاصلخیزی
دارای درخشیدن و تلألؤ، روشن و تابان
خجسته و مبارک شمردن
مانند مینا، نام گلی است
میعادگاه عاشق و معشوق، زمان، میعاد، ملاقات
دور و بعید
مونث اسمر زن گندم گون
آرایش، زینت و زیور، خوش آمدن در چشم
نرم و لطيف
سرسبزی، شادابی، آباد، وسیع
آن كه نياكان و اجدادش از بزرگان و سروران است
راهنما، رهبر، هدایت کننده
ماه سیما، ماه چهر
بانوی همدم، دختری که مونس انسان است
مونث مسعود، نیک بخت، خجسته
جمع ماه، زيبارو
روزها و آفتاب
گرامی دارنده، عزیز کننده، ستوده شده، گرامی، ارجمند، بزرگوار
دارای چهره ای زیبا چون چهره فرشتگان زیبا روی
رفیع، والا
آن که شراب در پیاله می ریزد و به دیگری می دهد
(به مجاز) زيبا و قشنگ، دوست داشتنی، دختر زيباروی
میوه ای خوراکی با دانه های قرمز یا سفید فراوان و مزه ترش یا شیرین
مؤنث فائض، فيض رسان، فايده بخش
فکر و اندیشه
ایجاد کننده ی هیجان، هیجان انگیز
پرنده ای با پرهای رنگارنگ
مونث مومن، زنی که بخدا و رسول ایمان دارد
ارزشمند، گرانبها
سخن آهسته، صحبت كردن با صدای آرام
چهره ای مانند ماه
زنی که با برازندگی راه می رود
منسوب به عطر، خوشبو، دلانگیز
ماهرو، ماهچهر
ترکیب دو اسم فاطمه و نسا (رانده شده از آتش و زنان)
تاج ماه، آنکه تاجی درخشنده چون ماه دارد.
ناله کرده زاری کرده
نام گياهی است
كنايه از زيبارو
نام دختر امام موسی کاظم (ع)، لقب حضرت مریم (س)، بانوی بلندمرتبه و پاکدامن
تندرستی، صحت
زیبا رو
زيبا و لطیف
ترکیب دو اسم یاسمن و زهرا (نام گلی خوشبو و روشن تر)
ترکیب دو اسم گل و نسا
در كردی باريدن باران
روز، آفتاب
روشن و تابان، درخشنده
موٌنث ادیب
ترکیب دو اسم فاطمه و سما ( رانده شده از آتش و آسمان )