نوعی پروانه
شهرستان
دختر كيوان
نرم، لطیف
سرسبز، خرّم و با طراوت، راه شادی
مثل روز، روشن، زیبا
زن دانا
دادن چیزی به کسی بدون عوض، بخشش
دختر شکوهمند، دختر زیبایی
بخشی از شهرستان اروميه
ترکیب دو اسم فاطمه و درسا (رانده شده از آتش و ارزشمند)
شبیه به نی، زیبا، دلپذیر و دلنشین
خوشبو، معطر
ناز و كرشمه
منسوب به زاهر، درخشان، روشن، تابان
به رنگ گل، مانند گل
زیبا، دوست داشتنی
منسوب به آرتميس، گوینده ی راستی
خوب، نیکو
گوشه و کنار ماه، زیبارو
ترکیب دو اسم فاطمه و ریحانه (رانده شده از آتش و گیاهی خوشبو)
دختر زیبا و با نمک
به وجود اورنده بهترینا
زیبا مانند ماه
محبت، علاقه
ترکیب دو اسم فاطمه و سبا (رانده شده از آتش و انسان)
مانند بهشت، زیبارو
خوش سخن
مهر افتاب
خوش صورت، زیبا
نام نوعی مرغابی
ماه مانند، زیبا
عزيز و محبوب
آوازهای خوش
خوش خنده
جهان
عهد، پيمان، پناه
رازها
عشوه، فریب
رفتاری متعادل
زنِ مهربان و با عاطفه
باغ، بوستان
زیباروی
زيبا و با طراوت
از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر مهراب کابلی و مادر رودابه
بومي، وطني، هم ميهن
منسوب به ایمان، باور، اعتقاد
زیبا و درخشان
زیبا و قشنگ
دختر نيك، دختر خوب
سیمین، زیبا، سفید و درخشان
مونث راغد، زنی که زندگانی خوش دارد
دارای چهره و سیمای با فر و شکوه
روز نو، روز تازه، آفتاب تازه سر زده
زیبا چون پری
بال زدن و پريدن پرندگان در هوا
دختری که مثل ماه زیبا است
آراسته شده
فروتنی، پاك، محبت و الهه زمين
نیکو، پاکیزه
آتش جاوید، از شخصیتهای شاهنامه
ترکیب دو اسم فاطمه و یکتا (رانده شده از آتش و یگانه)
منسوب به بهار
نرم و لطیف چون پر
ممتاز و برجسته
مقدس، پاک، راستی، درستی
آن که بوی گل می دهد
شکفته شده، غنچه ای که باز شده است، رشد یافته
مانند ماه، زیبارو
ماه روی عزیز و گرامی
زمان بی پایان
بی غم و سرخوش، سالمند و دارای عمر طولانی
جاویدان، نگهدارنده عشق، نگهبان مهر
نورانی، نوری، زیبارو
منسوب به رز، نام یک گل
داد، انصاف، شرم، حیا، لطف
نهال
ترکیب دو اسم فاطمه و آلاء (رانده شده از آتش و نعمت‌ها)
منسوب به گیل، نام طایفه ای در گیلان
آب
بخشنده، دارای فصاحت و زیبایی
مادر کوچک و مهربان
زیبارو
فرشته رو و زيبا در ميان زنان
دوست و رفیق، شناسنده، آگاه به چیزی یا امری، عاشق، دلداده
ترکیب دو اسم مهدیه و زهرا (کسی که خدا او را به راه راست هدایت کرده و روشن تر)
منسوب به ریان، شاداب تر، تازه
همانند ماه، شبيه به ماه
دختر شروین
یک دانه، یک حب
زيبارو و لطيف
آن که چون حور زیباست
پناه دادن به کسی
پاك، منزه
منسوب به ساوین
دانا
ترکیب دو اسم مهر و آذر (محبت و آتش)
دختر خورشید
مونث مفید، سودمند
از روی مهربانی دست بر سر کسی کشیدن
خوها و عادتها
روزگار، آفتاب
هر چیز ارزشمندی که به کسی بخشیده می شود
انوشه، جاوید، زنده، شاد، خوشحال
پرطنین، بلندآوازه، مشهور
نام یک گیاه
پروشات، بسیار شاد
از كشور يا زادگاه خود به جاي ديگر رفتن
قطعه موسیقی، اراده، قصد
نام همسر و دختر داريوش سوم، نام همسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
ترکیب دو اسم عطیه و زهرا (بخشش و نیکو)
رخشان ، نورانی ، تابان
شهر درختی
گرد آفريده، از شخصیتهای شاهنامه
مونث بسام، زن خنده رو
دوست داشتنی و مورد پسند
منسوب به میلان، میل، خواهش، آرزو
نام يكی از فرشتگان در آيين زرتشتی، نام اولین ماه هر سال خورشیدی
ترکیب دو اسم ناز و مهر (کرشمه و محبت)
مونث باقی، باقیات و صالحات
ترکیب دو اسم عسل و ناز (بسیار شیرین و کرشمه)
باغ بلورين، (به مجاز) زيبارو
ترکیب دو اسم یاس و فاطمه (گلی خوشبو و رانده شده از آتش)
پرنده ای خوش آواز و کمی بزرگ تر از گنجشک که تاج بر سر دارد
همانند خورشید
مونث علیم، دانا، آگاه
ماه پر افتخار و ارزش
آن که چهره ای زیبا چون گل دارد
دختری که وجودش موجب آرایش و ارج بستگانش است
دارای زیبایی شاهانه
زيبا و با طراوت
گلِ رز
گلسا، مانند گل
ترکیب دو اسم کوثر و زهرا (بخشنده و نیکو)
جرعه، سیراب
زیبا و با طراوت مثل دریا
بنفشه، نام خواهر منوچهر پادشاه پیشدادی
گل خورشيد، گل آفتاب، گل آفتاب‌گردان
صحرا، بیابان
با محبت و نیکوکار
تعدادی دانه، میوه یا گل که به محور متصل باشند
دخترِ گل، (به مجاز) زيبا و لطيف
الهه ماه، خدای ماه، (به مجاز) ماه و دختر زیبارو
تخت پادشاهی، اورنگ
هديه دادن
مشعل ها
سرمه كشيده
نرگس
ترکیب دو اسم صدف و ناز (نام سه ستاره به شکل مثلث و کرشمه)
منسوب به ماه، (به مجاز) زيبارو
دختر آرام و سازگار
ماه شادمانی