اسم فارسی

👦 اسم پسر فارسی 👧 اسم دختر فارسی 📑 فیلتر کردن اسم ها

ترکیبی دو اسم محمد و ماهان (ستوده و منسوب به ماه)

نوعی باز سفید رنگ و شکاری

بهشت، باغ، بستان

نوشنده شکوه و جلال، دارای شکوه جاودان

صبور، باحوصله، بردبار

گلستان، گلزار، جدیقه، باغ

یار حضرت مهدی (عج)

منسوب به رضوان، بهشتی، خشنودی

خورشید آریایی، بانوی درخشان

یاری دهنده، دوست، پشتیبان، حامی

محکم، پابرجا

خوشبخت، سعادتمند، بهروز

مانند آب، زلال، (در کردی) عشق

زیبارو، آتشین، سرخ‌روی

پادشاه روزگار، دارای بخت و روز شاه

تابناک، روشنی بخش، صبح روشن

گل ناشکفته، نوگل

بانوی درخشان و زیباروی

نام انوشیروان دادگر، نام قلعه شروان

جان و روح، دم و لحظه

محبوب، دانا

زیبارو، پیروزکننده، دخترخورشید

بخشنده چون خورشید، بزرگوار

سفید، معطر و لطیف مانند سمن

شکوهمند، دارای جلال

زینت، آرایش، زیور، آیین

نقش برجسته با رشته های نقره و طلا روی پارچه

گل زینتی

گل سرخ رنگ، صورت سرخ و زیبا

منسوب به نیک، خوب، نيكو، آدم خوب، شخص صالح، شايسته، خوشی، سعادت

همچون دل، مثل قلب، (به مجاز) داراي احساس و عاطفه

نور خورشید، روشنایی

شاتل، روشن

گردش، تفریح وسفر

آتشین، زیباروی

آسايش، صلح، آشتی، مايه‌ی آرامش

منسوب به آریا، آریایی

مثل ماه، زیبا و درخشان

عشق و دوست داشتن

از نسل آریایی، نجیب و با اصالت

دارنده، شان و شکوه

مسرور، شاد و بانشاط

علی‌وار، مانند علی

گل رو، زیبا روی

خوش‌رو، خنده‌رو

توانستن، ملکه مهربان، دختر بی‌همتا، دختر تنها

گل چهره، آنکه سیمایی چون گل دارد، زیباروی

اوج، بلندی، (به مجاز) خوب، خوش

تنومند، باشکوه، نام پسر سهراب

زیباروی، خوش برخورد

نام پهلوان ایرانی، از شخصیت‌های شاهنامه

ترکیب دو اسم محمد و کیان (ستوده و پادشاهان)

ترکیب دو اسم محمد و سام (ستوده و از شخصیت‌های شاهنامه)

فلزی سفید رنگ و گران بها

موی مجعد و پیچیده، کلاله

(به مجاز) تازه و جديد، شاداب، نو برانه

مهتاب، نور ماه، پرتو ماه

سورن، نام سردار دلیر ایرانی

دارای ناز و عشوه، نازنین

اهورامزدا، نام دیگر سیاره مشتری، نام روز اول از هرماه خورشیدی

گلزر، گل طلایی رنگ، گل زیبای طلایی

گلِ ماه، (به مجاز) زیبارو

معروف، بزرگ، نیک نام

آرامش دهنده دل، محبوب، معشوق

ترکیب دو اسم مهر و بانو (محبت و خانم)

جهان، دنیا، مجموعه سیارات منظومه شمسی

مقدس، پاک، راست گفتار، درست کردار

بزرگی، جلال، شوکت

منتخب، برگزیده، آن‌كه گل می‌چيند

منسوب به نار، آتش، (به مجاز) زیبارو و سرخ رنگ مثل دانه انار

دختر بزرگ، دختر ماه گونه، (به مجاز) زيبارو

مونس، هم صحبت، یار

آن که با ناز و تکبر راه می رود، عشوه کنان

باشکوه و بزرگ

شادرو، شاداب، دارای چهره‌ی شاد

خیر، احسان، خوبی، نيكوكاری، ثواب

منسوب به صدر، سینه، بالا، پیشوا، بزرگ

(به مجاز) زیبا، شاداب، خوش قامت

گیاهی معطر از خانواده نعناع که مصرف دارویی دارد

ماهشاد، زیباروی خوشحال

فرخندگی، خجستگی، مبارکی

مهربانی، لطف

آداب، رسوم، اندیشه، هنر، شیوه‌ی زندگی، شعور، تربيت اجتماعی

(به مجاز) زیبارو

نفس کامل و انسان نیکوکار، صاحب گفتار و کردار نیک، از شخصیت‌های شاهنامه

ترکیب دو اسم امیر و هوشنگ (فرمانروا و خردمند)

نام همسر بابلي اردشير پادشاه هخامنشي، دختر پاک، فرشته کوچک

دختر سرخ و گلگون، (به مجاز) زیبارو، نام دختر خسروپرويز و ملکه ایران در دوران ساسانی

ترکیب دو اسم امیر و پارسا (فرمانروا و پرهیزکار)

ترکیب دو اسم محمد و سینا (ستوده و سوراخ کننده)

جای و مكان مقدس، درستی، راستی و پارسایی

ماه درخشان و تابان، (به مجاز) زیبارو

دلیر، نیرومند، نام دو تن از پادشاهان هخامنشی

دختر ايران، دختر ايرانی، دختر آريايی

آنکه مانند پری زیباست و ناز دارد

زیبا چون ماه و پری

جوانمرد

منسوب به مهران، دارنده‌ی مهر، فروغ خورشید

ماه جاويدان و هميشگی، (به مجاز) زيباروی هميشه زيبا

فرشته زیبا

معشوقک زیباروی، خوب‌روی دوست داشتنی و زیباروی محبوب

روزگار، وقت، هنگام

زیباروی سعادتمند و باشکوه، دارای زیبایی و شکوهی چون ماه

تحسين، ستايش، سپاس، تبريك، آفرينش، دعا

گوارا ،نوش و شهد نیکو، نیکو نوشنده

جهان، گیتی، جهان آفرینش

معاون و شریک

نام گلی زینتی و بسیار خوش‌بو با رنگ‌های زرد، سرخ، سفید و بنفش، گل منسوب به حضرت زهرا (س)

مایع خوشبویی که از تقطیر گل سرخ و آب به دست می آید

نام زیباترین زن آسیا در زمان کورش

دارنده اسب نیرومند، نام دو تن از پادشاهان صفوی

در کمال عدل و داد، بهترین هدیه خداوند

سرخوش و شاد

مازیار، نام پدر علی اهوازی که توفیق ملاقات با امام زمان (عج) را به دست آورد

بسيار خوش‌بو و معطر

آن‌که چهره‌اش مثل نیاکان است، (به مجاز) اصيل

با مهر و محبت، نیکی کننده، رحم کننده

به هراس اندازنده، ترسناک، از شخصیت‌های شاهنامه، نام پادشاه تورانی

لطیف بودن، (به مجاز) مهربان

منسوب به ایل، (به مجاز) هم نژاد و هم خون

شاه پری‌ها، عنبر

فریبا، زیبا و دوست داشتنی

آریایی نیک پندار، آریایی نیک خو، هميشه بهار كوهی

رادمنش، با سخاوت، از شخصیت‌های شاهنامه، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی

فرشته‌رو، زيبا مثل پری، (به مجاز) زيباروی

(به مجاز) توجه، پناه، حمايت، حشمت و بزرگی

ترکیب دو اسم نازنین و رقیه (بسیار دوست داشتنی و افسون)

زیبایی سپیده دم، (به مجاز) زیبا

دارای چهره ای مانند گل، زیبا روی، گل چهره

ترکیب دو اسم محمد و کسرا (ستوده و خسرو)

مخففِ پادشاه، بزرگ

نام دختر مهراب پادشاه كابل، همسر زال و مادر رستم پهلوان شاهنامه

نام نوعی پارچه ابریشمی رنگین

دارای حرارت و گرمای بسيار زياد

نگه‌دارنده ماه، سرور ماه، کنایه از کسی که زیباییش از ماه بیشتر است

نوعی پارچه با نقش‌های بته‌جقه یا اسلیمی

زیباروی دارای ناز و شکوه

مبارک، سعادتمند، خوشبخت، گل همیشه بهار

هومن، دارنده‌ی روح خوب و نیک اندیش، از شخصیت‌های شاهنامه

پیشرفت تدریجی، حرکت رو به بهتر شدن، تندرستی

درخت عناب، مهمانی، سور، غذا

خوب، گران‌بها، درست، پسندیده، شایسته، زیبا

درخشان، بینا، شاد، مسرور، درست‌کار، معتمد

فرزانه، خردمند، عاقل، حکیم

آن که دارای صفت‌های خوب اخلاقی است، آنچه آرایش شده و زینت و زیور داده شده است، منظم

آن که چون شاه بزرگ و شکوهمند است

شجاع و جنگجو

شاپور، پسر شاه، شاهزاده

تازه روییده، (به مجاز) جوان، تازه بالغ شده

ترکیب دو اسم ماه و صنم (زیبا و دلبر)

صبور و شکیبا

گل ریزنده، افشاننده گل، گل پاشیدن