ترکیب دو اسم امیر و بهراد (فرمانروا و جوانمرد نیکو)
ترکیب دو اسم امیر و باربد (فرمانروا و منزلت)
ترکیب دو اسم محمد و مهر (ستوده و خورشید)
نيك بخت و كامروا
دل داده، عاشق، بیصبر و قرار
نوعي از خوانندگي و گويندگي پارسيان
وارسته ، زاهد، عاشقِ صادق و پاک نظر
نام پسر گشتاسب پسر لهراسب
آن كه كمان ميسازد، سازندهي كمان
سازنده، مطرب، موسیقی دان، نام پادشاهی
ترکیب دو اسم امیر و پدرام (فرمانروا و آراسته)
ويژگی شخصِ خوب و دارای اخلاق نيكو که به کمال رسیده است
ترکیب دو اسم کیا و داوود (پادشاه و محبوب)
پسر یامین، بنیامین
فاراب، نام شهری در استان کرمان
آن که عدالت ایجاد کند، از نام ها و صفات باری تعالی، یکی از گوشه های موسیقی
پيغمبر، رسول
آن که در فکر و اندیشه محبت و مهربانی است
کسی که در خواب نباشد، (مجاز) آگاه و هوشیار
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر کاوه آهنگر و سپهدار فریدون پادشاه پیشدادی
پادشاه
ترکیب دو اسم محمد و هامان (ستوده و مشهور)
ترکیب دو اسم محمد و همایون (ستوده و خجسته)
ترکیب دو اسم محمد و هومان (ستوده و نیکاندیش)
ترکیب دو اسم محمد و هومن (ستوده و نیکاندیش)
ترکیب دو اسم فربد و علی (دارای جلال و شریف)
ترکیب دو اسم سالار و مهدی (رهبر و هدایت شده)
ترکیب دو اسم کیان و رضا (پادشاهان و خشنود)
ترکیب دو اسم امید و حسین (آرزو و نیکو)
جوينده و خواستار عدالت و دادگري
نگرنده از روي عدل و داد
داد دهنده، دادگر، عادل، بخشاینده، آفریننده، آفریدگار، یکی از نام ها و صفات باری تعالی
يار نيكو و خوب
یار مخلص، دارندهی پاکی
یار عزیز و گرامی
نام پسر اردشير سوم و نام چندین پادشاه از سلسله اشکانیان
نام پسر شاپور اسپهبد طبرستان
قوت عدل و نيروي داد
ترکیب دو اسم حسین و فربد (خوب و شکوهمند)
ترکیب دو اسم محمد و جمشید (ستوده و پادشاه روشن)
ترکیب دو اسم محمد و فیروز (ستوده و پیروز)
ترکیب دو اسم امید و محمد (آرزو و ستوده)
ترکیب دو اسم امید و مهدی (آرزو و هدایت شده)
ترکیب دو اسم نوید و حسین (خبرخوش و نیکو)
ترکیب دو اسم پوریا و مهر (بسیار دارنده و خورشید)
داد آورنده، عدالت آورنده، آورندۀ عدل و داد، از نامهای خداوند تعالی
دارندهي بهترين عدل
سروا، سرواده، سروده
بسيار شجاع و قدرتمند
صاحب خانه، مالك خانه
بخشندۀ عدل و داد، داد دهنده، عادل، از نامهای خداوند تعالی
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر سوفر
نام یک ایرانی معروف در زمان قباد
وهم، فکر، خیال
دیندار، متدین، مومن
متصف به اوصاف دین، دیندار، دینور
نگهبان جوانمردی و آزادگی و بخشندگی
ويژگي آن كه شكوه و جلال ميبخشد
داراي شكوه و جلال
بازدارنده
نوعی نيزهی كوچك با سر دو شاخه و نوك تيز، نام پسر پيران و نام پسر كاووس
ترکیب دو اسم مهر و سینا (خورشید و سوراخ کننده)
ترکیب دو اسم کیا و سام (پادشاه و آتش)
خدا پرست
برادر صلبی داریوش بزرگ
نام جد ابراهيم خليل (ع)
نام سردار ساسانی
مردی كه دارای انديشهی جوانمردی است
ترکیب دو اسم راد و نیک (جوانمرد و خوب)
محبت و مهربانی نهانی، (مجاز) مهربان و با محبت
طالب شكوه و جلال
ديندار، متدين
دارای اندیشه بلند، دارای افکار متعالی
شخص مهربان، با محبت، خوب و خوشحال
درختی بزرگ و جنگلی، پسر نوذر پهلوان و سردار بزرگ ایران در دورهی کیقباد
نام گیاهی از نوع نخود که در سواحل شام میروید
هر نوع آواز آهنگين
ترکیب دو اسم محمد و شهرام (ستوده و مطیع شاه)
آسماني
از شاعران قرن یازدهم هجری است که در طهران اقامت داشت
والی ایرانی کیلیکیا در زمان اردشیر دوم
اميری كه پوراندخت پادشاه عجم او را با سپاهی عظيم به جنگ سپاه عرب فرستاد
پسر آستياگ و دايی كوروش
نام پسر وشمگیر و یکی از فرمانروایان آل زیار در طبرستان
پسر داريوش دوم
شکوه و جلالِ آرام
ویژگی کسی که دارای جان و روح مهربان است
ويژگی آن كه دارای شكوه و جلال ابدی است
دارای شکوه و جلالی چون خورشید
دادهي خجسته و مبارك
مقام دار، صاحب منصب، عنوانی برای منصبهای شهربانی و کشوری
کسی که رازی را حفظ می کند، رازبان، رازنگه دار، سِرنگه دار، کسی که رازی دارد، دارای راز
کسی که دارای دین و آیینی باشد، متدین، متدین بدین اسلام، متقی، با تقوی
آن كه نژاد او به پادشاهان ميرسد
ترکیب دو اسم خسرو و پرویز (پادشاه و فاتح)
پسر دوست داشتني و محبوب
منسوب به آزاد، آزاد و آزاده
زر و طلای جاوید
منسوب به سَرير، تخت پادشاهی
جوانمرد راست و بلند
نگهبان كام، ميل، آرزو و مقصد و مراد
ويژگي آن كه به خواست و اراده خود حركت ميكند
دارای نقشهايی از طلا
آنكه صفات جوانمردي، آزادگي را از خدا گرفته است
با شكوه
نام پسر سوخره سردار جنگي در ايرانِ باستان
نام پهلوانی ایرانی از سپه داران و رایزنان دارا
نام پهلوان تورانی
نام جد بایزید بسطامی
منسوب به مشک، خوشبو
بسیار نرم و لطیف و زیبا
لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی
بالایی، فرازی، اعلی
بایسته، ضروری
بخشاينده و بخششكننده
بخشيده شده از سوي خدا
ترکیب دو اسم سینا و مهر (سينه و صدر و محبت)
داراي حالت شادي و شادماني
بزرگ و بلند مرتبه
آن كه بزرگ مرتبهايِ پادشاه را دارد
نگهبان پادشاه
آفریده شده بر مبنای عدل و داد،یکی از لحنهای قدیمی موسیقی، یکی از نامهای خدای تعالی
بزرگِ با شکوه
راهنما
نام یک درخت
نام پادشاه سمرقند
نام دلاوري توراني
منسوب به شفيع، شفاعت گر
داراي بزرگ مرتبهاي پادشاهان
نگهبان پادشاهان و بزرگان
اميدوار كننده، اميد بخشنده
انديشه، انديشمند
ترکیب دو اسم نیک و آرا (نیکو و آراستن)
بيننده راز، واقف به اسرار نهانی
نام پادشاه کاپادوکیه
از شخصیتهای شاهنامه، نام مهندسی رومی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از خردمندان ایرانی در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی
رخشنده و درخشان
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری جنگاور در دربار فریدون پادشاه پیشدادی
زاده پادشاه
مرد سلطان و پادشاه
نمایان، آشکار، آشکارا، ظاهر
آفریننده و مخلوق، پسر کامیسار، از حکام دوران اردشیر دوم هخامنشی
رنگ پاکیزه و لطیف
پایبند به مبانی دین و عامل بر دستورهای آن
پرستنده
پسر خوب و نیک، پسر بهتر
ترکیب دو اسم مهر و آزاد (خورشید و رها شده)
(صاحب) بهترين مهربانی و عشق
شايسته، لايق، سزاوار
بالابرنده و افرازنده
ويژگي آن كه داراي صفات بزرگي و سروري است