چون ماه، به سان ماه، (به مجاز) زيبارو
ترکیب دو اسم ماه و ستی (زیبا و بانو)
دارای چهره ای مانند نگین زیبا و درخشان
سفرهی غذا و نعمت، سور
سفیدرو، زیبارو
منسوب به شاد، خوشحال
تیراژی، رنگین کمان، قوس و قزح
زیبا و خوشایند، آراسته و پیراسته، خوش نما
آذرچهر، دارای چهره ای چون آتش
منسوب به آسمان، سپهر
نیک بنیاد، نام پسر اردشیر سوم پادشاه هخامنشی
خوش صورت، خوشگل، (مجاز) خندان، خنده رو، (مجاز) مهربان
راضی، خشنود، خوشحال، درحال شادمانی، پاک نیت
روشن و شفاف، درخشان، کمپوت، آبدار و تازه
دخترِ متدین، دخترِ دیندار، مؤمن
منسوب به راز و منتسب به راز، پوشیده و رازآلود
فاطمهی ناز، فاطمهی زیبا و قشنگ
ترکیب دو اسم نازنین و بتول (بسیار دوست داشتنی و پاکدامن)
ترکیب دو اسم نازنین و خدیجه (بسیار دوست داشتنی و برکت)
مانند ماه، مثل ماه، [مجاز] زیبا، نیکوروی، ماهیانه، شهریه
شادی آفرين و فرحبخش
شاه پرورده، پرورده ی شاه
زیبای شهر
نوعی حلوا
برنا، جوان
صورت دیگری از بامی
زیبارو
دختر مطیع و آرام
دختر شاد و شادمان
ترکیب دو اسم مینو و مهر (بهشت و خورشید)
پروین، ثریا، پرنیان
عشق
شبیه به پوران، (مجاز) زیبارو
شکوفا
ستارهی طلايی
سحرگاهان
شاخه تازه ای که از بیخ درخت در آید، زاده ی درخت مو
بهرخ
منسوب به بستان و باغ
گلهای معطر و سنبلههای نر درخت بيد (بيد مشك) كه مصرف دارويی دارد
زیبا و دلنشین، محبوب، مطلوب، خوشبو
دل پسند، دلخواه، پسندیده، مرغوب
خوش آیند، آن چه در دل نشیند، مؤثر
فردی که عاشق گل است