اسم دختر فارسی

نام نوعی گل خوش‌بو، به مجاز چشم معشوق

ملکه، نام همسر امام حسین (ع) و مادر امام سجاد (ع)

نام نوعی پرنده سخنگو و زیبا، نام نوعی گل، شیشه، کیمیا

زن گندم‌گون، نسیم ملایم خنک در روز داغ تابستان، الهه عشق

عاقل، حکیم، دانشمند، دانا، خردمند

فریبنده، بسيار زيبا، فریفته

گل‌ زرد يا سفيد خوشه‌اي خوش بو كه يكي از گونه‌هاي نرگس است، (به مجاز) صورت معشوق

مانند ماه، زیبارو

ماه ناز، زیبای نازنین، آن‌که چون ماه ناز و زیباست

فرستاده، نام موجودات عالم ملکوت، شخص داراي اخلاق يا رفتار بسيار نيك و پسنديده، زن مهربان و زيبا

دسته‌ای از شش ستاره درخشان در صورت فلکی ثور، ثریا

پاک، بی‌گناه، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است

زیبا مانند پری، افسونگر

سرگذشت و حكايت گذشتگان، افسون، سحر، داستان تخیلی

دارای ناز شاهانه، موجب فخر شاه، نام یکی از نواهای موسیقی ایرانی

امید، انتظار، اشتياق

شكرگزاري (به درگاه خداوند)، تمجید، ستودن

ترکیب دو اسم نازنین و زهرا (درخشنده روی و دوست داشتنی)

منسوب به مهر، محبت، دوستی، مهربانی، خورشید، نام هفتمین ماه از سال شمسی، نام سازی قدیمی

منسوب به ماه، زیباروی، بزرگترین

حشره‌ای زیبا با بال‌های نازک و رنگارنگ، حکم، فرمان، در ادبیات مظهر عاشق

وجود، زندگی، جهان، دارایی

مژه، (در اصطلاح عشاق) اشاره به نيزه و تير كه از كرشمه و غمزه‌هاي معشوق به هدف سينه‌ي عاشق مي‌رسد، دارد

بسيار دوست داشتني، با ارزش، زیبا و ظریف، عزيز و گرامي، معشوق

(به مجاز) دوست داشتنی، خوشایند، زیبا، گرامي، عزيز، خوش سخن و دلنشین

دلنشین، زیبنده، شایسته، نیکو، قشنگ

لفظی كه در جشن‌ها (عروسی ها) برای ابراز شادی میگویند

شبانگاه، نام نوایی در موسیقی، نام معشوق قیس ابن ملَوَّح عامری ملقب به مجنون

نقش رنگین، تصوير، معشوق و زن زیبا روی، زيور، زينت

شاد و خوشحال، درون ماه، مثل ماه، فرشته، گياهي كه كنار آب مي‌رويد

منسوب به بهار، بهاری

گوهر و سنگ قیمتی که براي تزئين بر روي چيزي كار مي‌گذارند، انگشتر نگين‌دار پادشاهان كه به جاي مهر به كار مي‌رفته است

ترکیب دو اسم ال و ناز (ایل و محبوب)

سفید‌رو، پاکدامن، نام دختر افراسیاب که عاشق بیژن پهلوان ایرانی شد

سنگ های قیمتی، (به مجاز) اصل و نسب

موجودی لطيف و بسيار زيبا و نيكوكار، زن زيبارو، فرشته

منسوبه به شاه، (به مجاز) داراي ارزش و مقام شاهانه

پیچک، نام نوعی گل، نام یکی از جشن‌های ایرانیان قدیم

مکان آریاییان، نام کشور و سرزمین عزیز ما

خالص، پاک

نرگس، نام نوعی گل خوش‌بو، نام مادر امام زمان (عج)

اختر، اقبال، کوکب

محبت، دوستی، پیمان، خورشید، مهر

ترکیب دو اسم فرح و ناز (شادمانی و کرشمه)

مشرق

سحرگاه، سفیدی و روشنایی صبح

زیبا مانند پری

یکتا، بی‌نظیر، بی‌همتا، صميمي، همدل

نام سرزمینی که در ماوراءالنهر قرار داشت

علمی که توسط آن مواد کم بها مانند مس را به طلا تبدیل کنند، نادر و کمیاب

فصل اول سال خورشیدی، گل و شکوفه درختان، (به مجاز) دوره‌ شادابی هر چيز

پرتو و نور ماه، ماهتاب

قطره‌های آب که از ابر فروچکد

نام گلی خوشبو

آزاد، اصیل، نجیب، فروتن، وارسته

نجات یافته، آزاد

واضح و دلنشين، فصیح، خوب، یکی از سه خدای بزرگ آیین هندو

مبارک، خجسته، همایون

منسوب به گل، به رنگ گل سرخ، سرخ

ماه قشنگ و زيبا، (به مجاز) زيبارو

زینت، آرایش، پیرایه

نام نوعی گل زیبا

جوانه گل، غنچه

دارنده‌ی آب روشنی بخش

عشوه‌گر، خوش ناز و ادا، ملوس

نام نوعی گل زیبا

ستاره مرکزی منظومه شمسی، آفتابِ درخشان، (به مجاز) زیبارو

آشفته، شیفته، دیوانه، عاشق

آواز، شهرت، عقیده

عبادت، پرستش، دعا، ستایش

میلاد، طولانی ترین شب سال، شب اول ماه دی، چله بزرگ زمستان که تقریبا با ولادت حضرت مسیح (ع) همزمان است

طبیعت، هریک از عناصر چهارگانه

منسوب به شمس، خورشیدی، (به مجاز) سرخ رنگ

قسم، اقرار، اعتراف

نام گلی خوشبو، یاسمن

نام پرنده‌ای افسانه‌ای که او را به عنوان مرغ سعادت می‌شناسند، فرخنده

کسی که چون گل لطیف باشد، نوعی گل

مانند ماه، (به مجاز) زيبارو

ژاله، نام نوعی اعلای پارچه ململ

یکتا، بی‌مانند، بی‌همتا

روشنایی و فروغ ماه، ماهشید، پرتو ماه

منسوب به زر، طلایی، پارچه یا لباسی که در آن نخ‌های طلایی به کار رفته‌

دارای گیسوان پرندین و نرم و فراوان، نام دختر افراسیاب و همسر سیاوش، از شخصیت‌های شاهنامه

نام نوعی پرنده

جشن، خوشحالی، سرور

به وجود آورنده دوستی و مهر

ساخته شده از نقره، نقره‌اي رنگ، سفيد و درخشان، (به مجاز) زيبا

گل سرخ، ناز و کرشمه

شبنم صبحگاهی

نوعی دیبای منقش، حریر، پرده نقاشی، تابلو، نوعی انگور، پرنیان

دارای ناز، زیبا و شکوهمند

آرزوها، امیدها، منی

بزرگ، رئیس، پیشوا، شادمانی، طرب

یگانه، بی‌نظیر، بی‌همتا، تنها، صميمي، يك رنگ، بي‌ريا

ستاره، بخت، پرچم، نام نوعی گیاه گلدار

مانند ماه، زیبارو، ماهوش

دارای ناز و کرشمه چون پری، نازدار

جواهری گران‌بها که در صدف تولید می‌شود، نوعی گل

منسوب به ناز، نازدار، آن که بسیار ناز کند، پرناز

روشنی، تابش، نور، پرتو، شعله‌ی آتش، (به مجاز) رونق

شادی آور، روح بخش، دل انگیز، مفرح، روح افزا

نورِ نياكان، خرد و عقل

مانند مروارید، (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند

خبر خوش و شادی بخش، بشارت، مژدگانی، نوید

آراستگی، مهربانی، خوش‌رویی، پاک، بی‌گناه، آناهیتا، از بین برنده ناپاکی و پلیدی

كيهان، عالم، گيتی، دنيا، (به مجاز) فرهنگ، نمادی برای بزرگی و عظمت، مردم دنيا و زندگی

فروزنده، شعله ور، مشتعل، روشن، تابناک، درخشنده

ماه چهر، ماهرو، زیبارو

پیدا، هویدا، ظاهر، آشکار، یابنده، جوینده

مثل ماه، همانند ماه، مهسا، زیبارو

شيرين، خوشايند

فدایی ایل

آزاده و رها، شاهزاده‌ای در زمان هخامنشی

شبیه به مهر، مهربان و با محبت، زیبارو مانند خورشید

پروانه، جانوری به نام سیاه گوش

نیرومند، دلیر، نام دختر شاه سمنگان همسر رستم پهلوان شاهنامه و مادر سهراب

ترکیب دو اسم نازنین و فاطمه (بسيار دوست داشتني و رانده شده از آتش)

سرخ، گلگون، نام یکی از دختران خسرو پرویز شاه ساسانی ، پوران دخت

زیبا چون پری، زیباروی

بی آلایش، پاک، به دور از آلودگی و ناپاکی، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است.

زاده شهر، نام دختری زیبا که داستان‌های هزار و یک شب از زبان او نقل شده است

منسوب به افتخار، نام نوعی انگور

زن زیبای بهشتی، زن زیبا

پاک، بی گناه، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است، اناهیتا

گلزار، گلشن

دارای محبت و ناز، زیبا چون خورشید، از شخصیت‌های شاهنامه

دختر طناز و عشوه گر

گلی که در بهار شکفته می شود، شکوفه گل

افروختن، افروزنده، روشن کننده، تابنده، سوزاننده

رخسار، رخ، چهره، صورت

ستاره، کوکب، مردمک چشم

شبنم، قطره باران

دارای زیبایی، جذابیت و توانایی جلب عشق و علاقه ی دیگران، معشوق

گلی به شکل جام و سرخ رنگ که بر روی پایه ای بلند قرار دارد

خوب، خوش، زيبا، ظريف، بسي نيك

گلستان، گلشن، نام نوایی در موسیقی قدیم

منسوب به مه، بزرگمنش، بانوی بزرگ

صیقلی، پاک و پاکیزه

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سه دختر قیصر روم

خجسته، مبارک، فرخنده، از شخصیتهای شاهنامه

صیانت، خویشتن داری از گناه، پارسایی

زیبایی جاوید و همیشگی، همیشه زیبارو

درختی بلند و زینتی، معشوق خوش قد و قامت

عنبر سیاه، مادر کوروش پادشاه هخامنشی

روان، خرد و روح ، آسمان، بهشت

گلی که در فصل بهار می‌روید و دارای رنگ‌های گوناگون است

ظرفی که در آن شراب می‌نوشند، جام شراب

از جنس زر، به رنگ زر، طلایی، زیبا و آراسته

دارای ویژگی مطلوب، مناسب، سزاوار و در خور، لایق

نام دختر بردیا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی

مانند عشق،مبارز بزرگ

هنگام صبح زود، سپیده دم، صبح زود