اسم دختر عربی

📑 فیلتر کردن اسم ها

یک دانه مروارید، یک دانه لؤلؤ

از واژه‌های قرآنی، ظرف ها

نو، تازه

دختر سفيد روی

حالت دلپذیر در چیزی یا کسی، زیبایی، نمایان شدن، آشکار کردن

یاد کننده، ذاکر

مراد، مقصود، خواست

شاد کردن

مونث مولود، آن که به دنیا آمده، زاده شده

ترکیب دو اسم عارفه و زهرا (دانا و نیکو)

صفت سرو، راست، از شخصیتهای شاهنامه

ترکیب دو اسم فاطمه و سارا (رانده شده از آتش و خالص)

شادماني و سرور جاويد

ترکیب دو اسم فاطمه و ثمین (رانده شده از آتش و گرانبها)

زیبا و تابان

پرحوصله و صبور

ترکیب دو اسم فاطمه و بهار (رانده شده از آتش و دوره شادابی هر چیزی)

ترکیب دو اسم فاطمه و سیما (رانده شده از آتش و چهره)

نگاه کردن، تماشا

ترکیب دو اسم فاطمه و نرجس (رانده شده از آتش و نرگس)

با وقار، بردبار

اطمینان و آرامش قلب

صفیه

دومین سیاره‌ی بزرگ منظومه شمسی

ترکیب دو اسم فاطمه و صبا (رانده شده از آتش و باد خنک)

آن که سیما و چهره او چون ماه زیباست

انار کوچک، (به مجاز) سرخگون و زیباروی

خو گرفتن، عهد

زیبا و با طراوت

با شرم و حیا

فرزند، نسل

خوشبو

ترکیب دو اسم فخر و جهان (نازیدن و عالم)

شبيه به نور، روشن و درخشان

منسوب به آرام، آرامش

زینت، زیور، مجازا خوش صورت، خوش اندام

نوری که از مدتی پیش از طلوع خورشید به زمین می تابد

عطرآگین و خوش‌بو

جاودان، جاوداني

منتسب به پادشاه و حاکم و امیر

راهنمایی شده

كسی كه به آهستگی راه میرود

ترکیب دو اسم فاطمه و هدی (رانده شده از آتش و هدایت شده)

ترکیب دو اسم مهر و اعظم (محبت و بزرگتر)

آن که در زمان خود چون ماه می درخشد

ترکیب دو اسم فاطمه و رقیه (رانده شده از آتش و دعا)

نوعی آهو، زن سفید

خال یا نقطۀ سیاهی در دل که محل احساسات است

روشن و درخشان، زیبارو

دخت، فرزندِ دختر

ترکیب دو اسم نزهت و زمان (پاکی و روزگار)

دارای نشان زیبایی، زیبا

منسوب به نفیس، گران بها، قیمتی

شاخه‌های درخت، شاخسار

پاک و خالص

ترکیب دو اسم معصومه و زهرا (بی‌گناه و درخشنده)

ترکیب دو اسم فاطمه و عذرا (رانده شده از آتش و دوشیزه)

حق، درست

در بزرگ، دروازه

صبر كننده، شكيبا، از نام‌های خداوند

قند، شکر

چیزی لغزان و تابان

سرگشته از عشق

بوی خوش

درختان، نام پهلوانی از لشکر افراسیاب

ارزشمند و قیمتی

نام یک گیاه

جان، روان

بهشت‌ها

محبوب و مورد پسند

ترکیب دو اسم نفیسه و زهرا (گران مایه و درخشنده روی)

ترکیب دو اسم یگانه و فاطمه (بی همتا و رانده شده از آتش)

منسوب به حدیث، داستان، حکایت

بسیار دانا و فهمیده

ترکیب دو اسم هانیه و زهرا (شادمان و درخشنده‌روی)

مؤنث رافع بالا برنده، اوج دهنده

مشتاق و آرزومند

با ناله و زاری دعا کردن

نرم خویی، مهربانی

بخشش، مذهب

در زند و پازند نور و روشنایی، و در پهلوی خورشید است

زیبا، درخشان

موجب آبرو

نوشته

زن درستکار

دوست خالص

يكتا پرست و موحد

یاری، مدد

بزرگوار

مکان چهارگوش

خادم کعبه

زاده ی شادی و خوشی

خدمت کردن کعبه

برگزیده، انتخاب شده

ترکیب دو اسم فاطمه و هستی (رانده شده از آتش و زندگی)

دلیری، شجاعت

نام باغی در نزدیک مدینه

پاک و پاکیزه

زن دانا

ترکیب دو اسم فاطمه و درسا (رانده شده از آتش و ارزشمند)

خوشبو، معطر

منسوب به زاهر، درخشان، روشن، تابان

ترکیب دو اسم فاطمه و ریحانه (رانده شده از آتش و گیاهی خوشبو)

دختر زیبا و با نمک

ترکیب دو اسم فاطمه و سبا (رانده شده از آتش و انسان)

خوش سخن

آوازهای خوش

رازها

زنِ مهربان و با عاطفه

زیباروی

بومي، وطني، هم ميهن

منسوب به ایمان، باور، اعتقاد

مونث راغد، زنی که زندگانی خوش دارد

دارای چهره و سیمای با فر و شکوه

نیکو، پاکیزه

ترکیب دو اسم فاطمه و یکتا (رانده شده از آتش و یگانه)

زمان بی پایان

نورانی، نوری، زیبارو

ترکیب دو اسم فاطمه و آلاء (رانده شده از آتش و نعمت‌ها)

بخشنده، دارای فصاحت و زیبایی

مادر کوچک و مهربان

زیبارو

فرشته رو و زيبا در ميان زنان

ترکیب دو اسم مهدیه و زهرا (کسی که خدا او را به راه راست هدایت کرده و روشن تر)

منسوب به ریان، شاداب تر، تازه

یک دانه، یک حب

آن که چون حور زیباست

پناه دادن به کسی

پاك، منزه

مونث مفید، سودمند

خوها و عادتها

هر چیز ارزشمندی که به کسی بخشیده می شود

پرطنین، بلندآوازه، مشهور

از كشور يا زادگاه خود به جاي ديگر رفتن

ترکیب دو اسم عطیه و زهرا (بخشش و نیکو)

مونث بسام، زن خنده رو

دوست داشتنی و مورد پسند

منسوب به میلان، میل، خواهش، آرزو

مونث باقی، باقیات و صالحات

ترکیب دو اسم عسل و ناز (بسیار شیرین و کرشمه)

ترکیب دو اسم یاس و فاطمه (گلی خوشبو و رانده شده از آتش)

مونث علیم، دانا، آگاه

ترکیب دو اسم کوثر و زهرا (بخشنده و نیکو)

جرعه، سیراب

صحرا، بیابان

تخت پادشاهی، اورنگ

هديه دادن

مشعل ها

سرمه كشيده

ترکیب دو اسم صدف و ناز (نام سه ستاره به شکل مثلث و کرشمه)

ویژگی زن مال داری که به خاطر مالش با وی ازدواج می کنند و او بر شوهر منت می نهد

شادي، سرور، شادماني