اسم دختر عربی

📑 فیلتر کردن اسم ها

ظاهر كسی يا چيزی، خصلت‌های نيكو و پسنديده

بزرگ داشته شده، گرامی و عزیز کرده

درختی که میوه و برگ آن مصرف دارویی دارد، از واژه‌های قرآنی

آینده، زمان آینده

(در نجوم) فلک نهم، پارچه ابریشمی گرانبها، پرنیان، نام اقیانوسی بین اروپا و آمریکا

آن که روزه می گیرد، روزه‌گیر، روزه‌دار

مونث رشید، از نام‌ها و صفات خداوند، شجاع، دلیر، خوش قد و قامت

متین، داراي متانت، با وقار، محکم، استوار، از نام‌ها و صفات خداوند

انعکاس صوت، پژواک، حالتی از صدا كه دارای تأثير و نفوذ است، خوش آهنگی

افراشته، مرتفع، بلند، (به مجاز) با اهمیت، ارزشمند، عالی

بامداد، سپیده دم، روز

سبزه، گندمگون

نام گیاهی، (به مجاز) معشوق

کامل

روی زمین، چشمه روان، زمین روز رستاخیز، ماه

مروارید کوچک

نیکو روی، زیبا، دارای قدر و منزلت و محبوبيت نزد مردم

بزرگوارتر، برتر، بلندتر، بالاتر، والا و باارزش

منسوب به حور، زن زیبای بهشتی، (به‌مجاز) زیبارو و پری‌گونه

منسوب به قدس، (به‌مجاز) فرشته، روحانی، مقدس و پاک

هر يك از بخش‌های صد و چهارده‌گانه‌ی قرآن كه خود شامل چند آيه است

مثل، مانند، همتا، هم شأن، همسر

ترکیب دو اسم فاطمه و ثنا (رانده شده از آتش و ستایش)

روشنایی ماه، نورانی مانند ماه، (به مجاز) زیبارو

نام چشمه‌ای در بهشت

بزرگ، بزرگوار، باشکوه

سمت راست، مبارک، بسیار با برکت

پاکی، خوشی، شادی، خرمی، نام سازی قديمی از خانواده‌ی سازهای زهی

فخر کردن، نازیدن، سرافرازی

خو گرفتن، انس يافتن، دمسازی

آیین، روش، سنت، راه دین

يابنده، بهره‌مند، كسی كه به مقصود و مطلوب خود برسد

مونث بدیع، جدید، تازه، زیبا، جالب، شگفت انگیز، نادر، آفریننده

زنی كه چشمانی درشت و زيبا داشته باشد

منسوب به صوفی، نوایی در موسیقی

ترکیب دو اسم فاطمه و حسنی (رانده شده از آتش و نیکو)

نام دختر حضرت آدم (ع)، نام ماده‌ای که از گداختن برخی از فلزات مانند طلا و نقره به دست آید

عطا و بخشش، بهره، نصیب

نور و درخشندگی - دختر زیبا

هدیه، ارمغان، گرانبها، (مجاز) شخص بسيار ارزشمند

ترکیب دو اسم هدیه و زهرا (ارمغان و درخشنده‌روی)

آبرو، عزت، احترام، ارجمندی، اطاعت و فروتنی در برابر اوامر الهی، حرام بودن

بانوی هدایت شده

نجات بخش، منجی

به گونه‌ احترام آميز به معنی دختر، دختربچه

با ناز راه رونده، کسی که با ناز راه می‌رود

نام یکی از همسران پیامبر اسلام (ص)

بیابان، محلی خارج از منطقه‌ی مسکونی

پری رخسار، پریرو، خوبرو، زهره جبین

ترکیب دو اسم ماه و طلعت (زیبا و چهره)

منسوب به عرفان

بهترین زنان، لقب حضرت فاطمه (ع)

هانی، مسرور و شاد

زیباروی، خوش صدا، نام پرنده‌ای

فاضل، برتر

ديدار، ملاقات، چهره‌، صورت

زن فراخ چشم، زن زیبا چشم

هل، قاقله‌ی صغار، شکوفه

شحم المرج، گل خطمی صحرایی

زیبارو و گران‌بها

دارنده‌ی نام و شرف و بزرگی

ماه خانم، ماه بانو

منور

میوه، بار، نتیجه و حاصل

صاحب، مالک

اول شب، پاسي از شب، آرامش شب

ماهر، استاد، زبردست

گرانبها، ارزشمند، قیمتی، نفیس

آصف، با تدبیر و خردمند

ترکیب دو اسم فاطمه و معصومه (رانده شده از آتش و بی‌گناه)

محجوب، پوشیده، با شرم و حیا

بلندتر، عالی‌تر

زن زاهد

عزیز، سوگلی، مروارید درون صدف، بسیار گرامی

منسوب به نجم، (مجاز) زیبا و درخشان مثل ستاره

منسوب به ثمین، گران‌بها

ویژگی زن بزرگوار و گرامی، کریمه، هر چیز گرامی

نجم، درخشان مثل ستاره

متین، خانم با وقار و با متانت

باشعور، خردمند، عاقل، فهیم، لبیب، هوشیار

ترکیب دو اسم یگانه و زهرا (بي‌همتا و درخشنده‌روی)

مونث ناجی، مسلمانان

نگهداری و بازداشت از ناروا.

زیبا و لطیف و خوشایند

زن پاک از القاب حضرت فاطمه میباشد

پاکیزه ترین زن، پاکدامن ترین بانو

خوشبخت و كامياب.

همتا، همانند

خجسته و مبارک شمردن

مونث اسمر زن گندم گون

آرایش، زینت و زیور، خوش آمدن در چشم

نرم و لطيف

راهنما، رهبر، هدایت کننده

ماه سیما، ماه چهر

بانوی همدم، دختری که مونس انسان است

مونث مسعود، نیک بخت، خجسته

گرامی دارنده، عزیز کننده، ستوده شده، گرامی، ارجمند، بزرگوار

دارای چهره ای زیبا چون چهره فرشتگان زیبا روی

رفیع، والا

آن که شراب در پیاله می ریزد و به دیگری می دهد

مؤنث فائض، فيض رسان، فايده بخش

پرنده ای با پرهای رنگارنگ

مونث مومن، زنی که بخدا و رسول ایمان دارد

زنی که با برازندگی راه می رود

منسوب به عطر، خوشبو، دلانگیز

ماهرو، ماهچهر

ترکیب دو اسم فاطمه و نسا (رانده شده از آتش و زنان)

تاج ماه، آنکه تاجی درخشنده چون ماه دارد.

نام دختر امام موسی کاظم (ع)، لقب حضرت مریم (س)، بانوی بلندمرتبه و پاکدامن

ترکیب دو اسم یاسمن و زهرا (نام گلی خوشبو و روشن تر)

ترکیب دو اسم گل و نسا

موٌنث ادیب

ترکیب دو اسم فاطمه و سما ( رانده شده از آتش و آسمان )

دارای اجزا یا ساختار نازک و باریک همراه با ظرافت و تناسب، نکته سنج و نکته دان

نخستین شماره، یکتا، جزیی از کل، بی همتا

شادی بخش، مفرح

همنشین و هم صحبت بزرگان

مورد قبول، پذيرفته شده

نام مادر امام محمد تقی (ع)

بهبودی، تندرستی، درمان

مکان نورانی، چراغدان، طاقی بلند که چراغ را در آن گذارند

شرابی که مایل به سرخی باشد، شراب انگوری

شادمانی و خوشبختی

لطيف بودن، نرمي، طراوت و زيبايي، مهرباني، ظريف

مهربان تر، خوشخوتر

دختر با اصل و نسب، پاک نژاد، پاکزاد و اصیل

فرزند، نسل

شادی، خوشی، سرزندگی، شوق

بانوی زیباروی، دختر نیکو

تر و تازگی

بهشت، باغ ها، دل، قلب

زن كمر باريك

هميشه باقی ماندن، جاودانگی

جنبش، حرکت، عزیمت

کمک کردن، یاری يافتن، نصرت يافتن، پيروزی يافتن

مانند در و گوهر، (به مجاز) گران بها و ارزشمند

شريف، بزرگوار، آگاه، هوشيار

منسوب به شاهد، زيبارو، (به مجاز) محبوب و معشوق

مال، دارایی، ملک، ثروت، درآمد

اطاعت، فرمانبری

آنچه به روان انسان شادابی و طراوت می بخشد، جانبخش، مفرح

منسوب به ايمان، باور، گرایش، اعتقاد

نام همسر امام حسين(ع)

ترکیب دو اسم فاطمه و نورا (رانده شده از آتش و نورانی)

ترکیب دو اسم فاطمه و یاس (رانده شده از آتش و گلی خوشبو)

فرشته رو، زيبا مثل پری، (به مجاز) زيباروی

روشن، آشكار، درخشان، تابان، مشهور

مریم گلی، نام گیاهی معطر و دارویی است که گل هایی به رنگ آبیِ مایل به بنفش دارد

برتر، برجسته، عالی، خوب، برگزیده

آبراهه

شخص برجسته و مایه مباهات در زمان خود

شادمانی، شادی، خوش و خرم