ماهرو، زیبارو، ماه چهر
نام گیاهی (بالنگ)، مركّب از طرح‌های اسليمی و گل و بوته‌ای در میان قالی و قالیچه
رشته‌ای كه از تارهای پيله برای دوختن و بافتن سازند، حرير، نوعی ساز زهی
زیبارو و گران‌بها
آغاز فصل بهار، گل و شکوفه ی تازه روییده
ماه خانم، ماه بانو
سوار دلاور، چالاک و ماهر در اسب سواری
خوب، نیکو، مانند نیک
مهدیس، مانند ماه
افشاننده، پريشان، پراكنده، آشفته
بهشت، (مجاز) زیبارو
تابنده، زیبا
غیرتمند و غیور، جوانمرد
جاویدان، بی‌مرگ
نوعی سنگ آهکی و سخت، (مجاز) سفيد چهره و زيبا
آرتین
بهترین نام، بالاترین نام
مولود با شکوه، زاده با شکوه و جلال
فرمانده سپاه، سپهسالار، فرمانروا، پادشاه
آصف، با تدبیر و خردمند
شاه‌دانه
گروه مسافرانی که باهم سفر می‌کنند، [مجاز] چیزی که اجزای آن به دنبال هم می‌آید
پرورش یافته مردم گیل (گیلان)
زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ
سبزه زار، مرغزار، زمین سبز و خرم
بذر گل، آنکه ویژگی گل شدن دارد، (مجاز) زیبا و لطیف
ترکیب دو اسم محمد و نوید (ستوده و خبر خوش)
فیروزه، سنگ معدنی گران‌بها
ناله، نغمه، وسایل زندگی، روزی، یکی از مقام های اصل موسیقی
آن که مورد احترام است و نسبت به دیگران سمت بزرگی دارد
افتخار ایل، نازنین ایل
ماه دخت، دختر ماه
ترکیب دو اسم محمد و مهیار (ستوده و ماهیار)
عزیز، سوگلی، مروارید درون صدف، بسیار گرامی
منسوب به نجم، (مجاز) زیبا و درخشان مثل ستاره
منسوب به ثمین، گران‌بها
به رنگ گل سرخ، (مجاز) زيبا و شاداب، عروس
آفتاب، درخشان، درخشنده، (به مجاز) زیبارو، نام پسر افراسیاب
ترکیب دو اسم ماه و تابان (زیبا و روشن)
ترکیب دو اسم محمد و سپهر (ستوده و آسمان)
شاد، خوشحال و مسرور
ترکیب دو اسم امیر و عرشیا (فرمانروا و ملکوتی)
(به‌مجاز) خوش قامت و زیبا، كلمه تحسين به معنی آفرين، مرحبا، نام نوعی درخت
ترکیب دو اسم گوهر و شاد (سنگ‌های قیمتی و خوشحال)
باشعور، خردمند، عاقل، فهیم، لبیب، هوشیار
سرور بانوان، بزرگ زنان
دوست و رفيق ايل
به رنگ نیلی، منسوب به نیلی
سرزمين گيل‌ها
نام کتاب مانی که دارای نفش و نگار بود
ترکیب دو اسم یگانه و زهرا (بي‌همتا و درخشنده‌روی)
نام شهری که زیبارویان آن معروف بوده اند
نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی
نام کتاب مقدس زرتشتیان
بلیغ، واضح، کنایه از شخص رشید و خوش قد و قامت
گل انار
در بلورین، رویه شفاف
زیبا و لطیف و خوشایند
بزرگ زاده، شاهزاده، زاده ماه، زیبا
زن پاک از القاب حضرت فاطمه میباشد
نام یکی از پیغمبران باستانی ایران
نام سردار دلیر ایرانی
خوشبخت و كامياب.
ترکیب دو اسم علی و سینا (بلندقدر و سوراخ کننده)
نیک‌نژاد، دارای اصل و نسب، اصیل، شریف
آن که بسیار تلاش و کوشش می کند، ساعی، تلاشگر
روش، رسم، شيوه‌ی مناسب و مطلوب
پرن، پارچه ابریشمی بدون نقش ونگار، حریر ساده
جام شراب
زیباروی و لطیف و خرم .
ترکیب دو اسم کیان و مهر (پادشاهان و خورشید)
روشن، درخشان، ریشه تاباندن
فرخنده، مبارك، سرسبز و با طراوت، شاد، خوشحال، خوب، خوش
نام نوعی گیاه که عطر گل های آن در شب بیشتر است.
دارای درخشیدن و تلألؤ، روشن و تابان
مانند مینا، نام گلی است
پرچم کاوه که به درفش کاویانی معروف است
محافظ یا نگهبان مهربانی و محبت، شخصِ مهربان
ترکیب دو اسم محمد و آریا (ستوده و نجیب)
دور و بعید
ترکیب دو اسم محمد و آرمین (ستوده و دلیر)
آن كه نياكان و اجدادش از بزرگان و سروران است
ماه سیما، ماه چهر
بانوی همدم، دختری که مونس انسان است
بَرمند، باردار، بارور، صاحب نفع، مثمر، قوی، رشید، کامروا، کامیاب
دلاور، شجاع
(به مجاز) زيبا و قشنگ، دوست داشتنی، دختر زيباروی
میوه ای خوراکی با دانه های قرمز یا سفید فراوان و مزه ترش یا شیرین
ایجاد کننده ی هیجان، هیجان انگیز
بزرگ زاده، داده ماه
ارزشمند، گران‌بها
سخن آهسته، صحبت كردن با صدای آرام
پادشاه چون شير
چهره ای مانند ماه
پسر عزیز، نام پادشاهان هند
فکر، اندیشه، وهم، گمان، ریشه پنداشتن
ترکیب دو اسم محمد و پویا (ستوده و پوینده)
ترکیب دو اسم محمد و رهام (ستوده و پهلوان ایرانی)
منسوب به عطر، خوشبو، دلانگیز
ماهرو، ماهچهر
شاب، ظریف، خوب، نیک، دلاور، جوان
تاج ماه، آنکه تاجی درخشنده چون ماه دارد.
ناله کرده زاری کرده
نام گياهی است
بزرگان
كنايه از زيبارو
تندرستی، صحت
زیبا رو
زيبا و لطیف
كسي كه همدم و مونس ايل و طايفه است
در كردی باريدن باران
روز، آفتاب
روشن و تابان، درخشنده
زینت دهنده گل، از شخصیتهای شاهنامه
شیر جوان، کنایه از جوان زورمند و دلیر است
عالی قدر و ارزشمند،شاهدخت
شادی بخش، مفرح
مربوط به ایران، ایرانی، منتسب به ایران زمین
منسوب به سایه
ترکیب دو اسم امیر و ماهان (فرمانروا و زیبا)
چهره ی سفید و لطیف و همینطور بوی خوش
استوار و پابرجا، از دلاوران ایرانی نام برادر مازیار فرمانروای طبرستان
آرشام، نام پسر داریوش پادشاه هخامنشی
زيباروي ايل
شاد و خرم، از شخصیتهای شاهنامه
شاه پر، هر یک از پرهای اصلی بال پرندگان، بال بزرگ
ترکیب دو اسم مهر و آفرین (محبت و آفرینش)
پرنده‌ای شکاری کوچک‌تر از باز
ترکیب دو اسم کیا و راد (پادشاه و جوانمرد)
درخشش، تلألؤ، روشنایی
دشت و صحرا، نام یکی از حكمای قديم يونان
نيك اندام، (به مجاز) تندرست و خوش قد و بالا
به پا خواستن
دارنده و همراه ماه، زیبا روی، ایل زیبا
حاکم، سلطان، فرمانروا، شاهنشاه، پادشاه
دختر با اصل و نسب، پاک نژاد، پاکزاد و اصیل
ترکیب دو اسم محمد و یزدان (ستوده و خداوند)
مرد، نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
مهسا، مانند ماه، زیبارو
شقایق، لاله
آرامش بخش، مهربان و دلسوز، محبوب و معشوق
دارای کام و آرزویی چون ماه روشن و پیدا
منسوب به ماه مهر، مهربانی، (به مجاز) پاییز، نام جشن روز شانزدهم ماه مهر
شیوا، آشفته، شیفته
روز جمعه، آخرین روز هفته
آگرین، آتشين، آذرين، بسيار شجاع و پركار
مانند علی، علی وار
خانه، خانمان، قبیله، وطن، زادگاه
ترکیب دو اسم نازنین و مریم (بسیار دوست داشتنی و زن پارسا)
فولاد، نام پهلوانی در زمان کیقباد
مانند در و گوهر، (به مجاز) گران بها و ارزشمند
ترکیب دو اسم نوید و رضا (مژده و خشنود)