اسم عربی

ترکیب دو اسم امیر و رسا (فرمانروا و بلیغ)

کسی که به خدا توکل کند، توکل کننده، باتوکل

ترکیب دو اسم محمد و شاهرخ (ستوده و شاه سیما)

ترکیب دو اسم محمد و شایگان (ستوده و سزاوار)

ترکیب دو اسم امیر و سیاوش (فرمانروا و دارنده اسب نر سیاه)

ترکیب دو اسم امیر و کیهان (فرمانروا و جهان)

آن که برای جنگ با کسی به میدان آید، جنگاور، جنگجو

در حال فكر

رهبر، پیشوا، پیش رو

خداوند روشنایی، صاحب روشنایی، لقب یکی از صحابه پیامبر اسلام (ص)

جلوه گر شدن، هویدا شدن، نمایان شدن، پدیدار شدن، یکی از مراحل تصوف

ترکیب دو اسم امیر و وحید (فرمانروا و یگانه)

ترکیب دو اسم امیر و ضیاءالدین (فرمانروا و نور دین)

ترکیب دو اسم محمد و شهیار (ستوده و مونس شاه)

ترکیب دو اسم امیر و رادین (فرمانروا و آزاده)

منسوب به امیر، فرمانروا

ترکیب دو اسم امیر و ارشان (فرمانروا و دلیر)

آرام، ساکن و نرم خوی

آگاه، دانا، از نام‌های خداوند تعالی

نادم، بازگشتن از گناه، توبه کننده

ترکیب دو اسم محمد فرزان (ستوده و خردمند)

ترکیب دو اسم محمد و فرساد (ستوده و حکیم)

ترکیب دو اسم محمد و فرشید (ستوده و شکوه خورشید)

ترکیب دو اسم محمد و وهب (ستوده و بخشش)

ترکیب دو اسم والا و علی (محترم و شریف)

بخشنده، بلندنظر، کریم

پیروی کننده، پیرو

عطاکننده، بخشنده، از نامهای خداوند

ترکیب دو اسم امیر و افشین (فرمانروا و لقب تمامی پادشاهان اسروشنه)

ترکیب دو اسم امیر و آرمین (فرمانروا و دلیر)

درست و استوار، قطعی و مسلّم، به حقیقت پیوسته، اهل تحقیق، تحقیق کننده

رونده، راه رو

آن که در دین دارای مقام و منصب بزرگ است

توبه کننده

جنگاورِ شمشیرزن

رکوع کننده، خم شونده، سرفرودآورنده، فروتنی کننده

مهتر، سرور

ترکیب دو اسم امیر و آریان (فرمانروا و آزاده)

ترکیب دو اسم امیر و آیین (فرمانروا و روش)

ترکیب دو اسم امیر و بهراد (فرمانروا و جوانمرد نیکو)

ترکیب دو اسم امیر و باربد (فرمانروا و منزلت)

آن که در مجالس مذهبی یا ترحیم سخنرانی میکند

زیرک و دانا در کاری، ماهر، استاد، مجرب

كسي كه در دين پايدارتر است

آزادگان

بخشايش و آمرزشِ گناهان

ترکیب دو اسم محمد و مهر (ستوده و خورشید)

دارای دین و آیین پاک

عبای ضخیم

ترکیب دو اسم امیر و پدرام (فرمانروا و آراسته)

كوشش كننده، كوشا

بخشش دین و آیین

ويژگی شخصِ خوب و دارای اخلاق نيكو که به کمال رسیده است

ترکیب دو اسم امیر و فضل‌الله (فرمانروا و بخشش خدا)

ستایش شده، ستوده شده، پسندیده

گل سیاه، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل

بزرگ و بزرگوار در دین و شریعت

ارجمند، بزرگ قدر

ترکیب دو اسم محمد و هامان (ستوده و مشهور)

ترکیب دو اسم محمد و همایون (ستوده و خجسته)

ترکیب دو اسم محمد و هومان (ستوده و نیک‌اندیش)

ترکیب دو اسم محمد و هومن (ستوده و نیک‌اندیش)

ترکیب دو اسم فربد و علی (دارای جلال و شریف)

ترکیب دو اسم سالار و مهدی (رهبر و هدایت شده)

ترکیب دو اسم کیان و رضا (پادشاهان و خشنود)

ترکیب دو اسم امید و حسین (آرزو و نیکو)

سخاوت

راغب، مشتاق، آرزومند

ترکیب دو اسم شمس و ضحی (خورشید و چاشتگاه)

تدبیرکننده، باتدبیر، چاره جو، از نام‌های خداوند

باقي بودن، ماندگار بودن

پیوسته شونده، رسنده، پیوندنده

استوار و بلند، بلندمرتبه

ترکیب دو اسم حسین و فربد (خوب و شکوهمند)

ترکیب دو اسم محمد و جمشید (ستوده و پادشاه روشن)

ترکیب دو اسم محمد و فیروز (ستوده و پیروز)

ترکیب دو اسم امید و محمد (آرزو و ستوده)

ترکیب دو اسم امید و مهدی (آرزو و هدایت شده)

ترکیب دو اسم نوید و حسین (خبرخوش و نیکو)

از نام های حضرت ابراهیم خلیل (ع)

دیندار، متدین، مومن

متصف به اوصاف دین، دیندار، دینور

ویژگی آن که به موقعیتی دست یافته است یا چیزی را دریافت کرده است

برترین در دین

فائق، برتر، برجسته، ممتاز

مرد نرم خوي، مرد نيك خوي

معروف میان مردم، نامی، نام دار، بنام، پرآوازه

بنده پروردگار چیره و توانا

شأن، مقام و مرتبه، درجه

نام يكي از نزديكان پیامبر اسلام(ص)

یاری گر، اعانت کننده، عطاکننده، دهنده، کسی که در غیاب ملک جانشین و قائم مقام وی گردد

باعث عظمت دين

چيره، توانا

یگانه، بی همتا

کسی که رحمت می آورد، رحم کننده، بخشاینده، آمرزنده، مهربان

دو طرف چيزي

ديندار، متدين

ترکیب دو اسم محمد و شهرام (ستوده و مطیع شاه)

از شاعران قرن یازدهم هجری است که در طهران اقامت داشت

يكی از اصحاب پیامبر اسلام(ص)

نام خضر پیغمبر(ع) که برادرزاده ی الیاس پیغمبر(ع)

ترکیب دو اسم امیر و یدالله (فرمانروا و دست خدا)

موجب پیروزی و کمک دین، نام چند تن از بزرگان در تاریخ

آواز، صدا

طواف کننده

کسی که دارای دین و آیینی باشد، متدین، متدین بدین اسلام، متقی، با تقوی

ترکیب دو اسم امیر و سراج (فرمانروا و روشنایی)

ترکیب دو اسم امیر و مردان (پادشاه دلير و شجاع)

ترکیب دو اسم امیر و علا (فرمانروا و رفعت)

فاصله، پرتو

نادر روزگار

نجات دهنده، کسی که خود را برای دیگران فدا کند، لقب حضرب عیسی(ع)

بنده‌ي یاریگر و کمک کننده

بيدار

پادشاه دین

یاد، یادگار، یادبود، خاطره، یادآوری، تذکر

دارای مقام و مرتبه بلند در دین

نقل كننده‌ي حديث و حكايت

ترکیب دو اسم امیر و اقبال (فرمانروا و خوشبختی)

ترکیب دو اسم صدرالدین و محمد (پیشوای دین و ستوده)

كاووس، نام پسر وشمگیر از امرای آل زیار

نام يكی از اصحاب امام جعفر صادق (ع)

جاي مطمئن و هموار

زره، لباس ویژه جنگ

نیکان، نیکوکاران

عفیف در دین، پرهیزکار

تابناك، مشتعل

آن که می کوشد در به دست آوردن امتیازی

بارانِ دین

بزرگی، بزرگواری، جوانمردی. کوشش کننده، کوشا

منسوب به شفيع، شفاعت گر

روشن، درخشان

هواخواهی شدید،اشتیاق شدید، التهاب تب و تاب، شور و شوق، غیرت، پهلوانی

هوشیار، روشن، نافذ، فروزان، ستاره روشن

مرتفع، بلند، برآمده، افراخته، بزرگ، والا، بلندمرتبه

بنده پروردگار هدایت کننده و راهنما

خوشحال، شادمان و خندان

ترکیب دو اسم امیر و اسعد (فرمانروا و نیک بخت)

پای‌بند به مبانی دین و عامل بر دستورهای آن

نام يكي از اصحاب امام جعفر صادق (ع)

ترکیب دو اسم ابراهیم و طاها (پدر مهربان و نام پیامبر)

جودت رأی، زیرکی و کاردانی، تیزهوشی، هوشمندی

دارای قدر و مرتبه‌ی عالی در دین و آیین

نور دین

شمشیر کش

میکائیل، نام یکی از چهار ملک مقرب

شكافنده

شمشیر خداوند

ترکیب دو اسم مبین و رضا (روشن و خشنود)

ترکیب دو اسم متین و رضا (دارای متانت و خشنود)

ترکیب دو اسم محب و رضا (دوستدار و خشنود)

دینداری، درستکاری، مومن بودن