اسم دختر با ا

📑 فیلتر کردن اسم ها

بزرگ‌تر، بزرگوارتر، از صفات خدوند

گرامی‌تر، آزاد‌تر، جوانمرد‌تر، بزرگ‌تر، از نام‌هاي خداوند

در دل افکندن، در دل افتادن، وحی

سرگذشت و حكايت گذشتگان، افسون، سحر، داستان تخیلی

مظهر پرستش، ماه نو، آفتاب، مونث «اله» به معنی رب النوع

مادر پسران، لقب فاطمه‌ی کلابیه دومین همسر اميرالمؤمنين علی (ع) و مادر حضرت عباس‌ (ع)

پاک تر، مقدس تر

ترکیب دو اسم ال و ناز (ایل و محبوب)

مکان آریاییان، نام کشور و سرزمین عزیز ما

در شب سير كردن، معراج پيامبر اسلام (ص)، نام هفدهمین سوره قرآن مجید

جمع اسم

نيكويی و نعمت برای ما

روشنایی، نورانی، نور

حرمت داشتن، بزرگواری، شکوه

رام، آدمی، سازگار با مردم ، از نام‌های حضرت فاطمه

ابدی، جاویدان، زن مورد اطمینان و درست‌کار

ستاره، بخت، پرچم، نام نوعی گیاه گلدار

فدایی ایل

افروختن، افروزنده، روشن کننده، تابنده، سوزاننده

دختر پیامبر اسلام و از دختران امام حسین

همدم، مصاحب، هم نشین، محبوب و مطلوب

وعده خدا، سوگند خدا، دختری که مانند گل انار لطیف است

مثل ایل، همانند ایل، بخشنده، دختر نجیب و پاکدامن

همنشین، همدم، آتش

گل سرخ رنگ، صورت سرخ و زیبا

عشق و دوست داشتن

امید، آرزو

تبسم، لبخند زدن

دختر ايران، دختر ايرانی، دختر آريايی

اشک، سرشک

منسوب به ایل، (به مجاز) هم نژاد و هم خون

ماه ایل، (به مجاز) زيباروی ايل

جمع حلم، بردباری‌ها، صبوری‌ها، عقل‌ها

حیله، تزویر، کلمات جادوگران، جادو، جاذبه

(در نجوم) فلک نهم، پارچه ابریشمی گرانبها، پرنیان، نام اقیانوسی بین اروپا و آمریکا

سبزه، گندمگون

فخر کردن، نازیدن، سرافرازی

خو گرفتن، انس يافتن، دمسازی

نام دختر حضرت آدم (ع)، نام ماده‌ای که از گداختن برخی از فلزات مانند طلا و نقره به دست آید

نام یکی از همسران پیامبر اسلام (ص)

سخت‌ترين ماده‌ی طبيعی است و كاربردهای تزيينی و صنعتی دارد، (مجاز) شمشير

مثل ایل، مثل مردم ایل و شهر و ولایت، چون خویشان، اصیل، خانواده‌دار

رشته‌ای كه از تارهای پيله برای دوختن و بافتن سازند، حرير، نوعی ساز زهی

هل، قاقله‌ی صغار، شکوفه

شحم المرج، گل خطمی صحرایی

افشاننده، پريشان، پراكنده، آشفته

بلندتر، عالی‌تر

افتخار ایل، نازنین ایل

هدیه، تحفه، سوغات، رهاورد

(به‌مجاز) خوش قامت و زیبا، كلمه تحسين به معنی آفرين، مرحبا، نام نوعی درخت

زن پاک از القاب حضرت فاطمه میباشد

پاکیزه ترین زن، پاکدامن ترین بانو

بانوی همدم، دختری که مونس انسان است

میوه ای خوراکی با دانه های قرمز یا سفید فراوان و مزه ترش یا شیرین

موٌنث ادیب

مربوط به ایران، ایرانی، منتسب به ایران زمین

نیکی، هدیه، مأنوس، دوست داشتنی ایل

زيباروي ايل

کمک کردن، یاری يافتن، نصرت يافتن، پيروزی يافتن

جاویدان، شادمان، خوشحال، از شخصیتهای شاهنامه

منسوب به ايمان، باور، گرایش، اعتقاد

افروز، شهاب، تابان و سوزاننده

شادمانی، شادی، خوش و خرم

بزرگداشت، احترام‌ كردن، گرامی داشتن، احسان

نام دومین ماه از سال خورشیدی، نام سومین روز از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام فرشته ای که نماینده پاکی و نگهبان آتش است

رنگ‌ها، نوع‌ها، رنگارنگ، رنگين

دوست ترین، دوست داشتنی، نام یکی از شاهدخت‌های با درايت هخامنشی

شکوفه ها، گل ها

حریر،ابریشم

زيبارويي از ايل و قبيله

فکر، اندیشه

خلوص نیت، پاک بودن، بی‌آلایشی

دوستی، همدمی

زندگی

مربوط به انس، انسان

آريايی نيكو رفتار، آريايی خوب و زيبا

منسوب به احسان، بخشش، خوبی، نیکی

آیدا، شاد خوشحال

کمترین، نازلترین، جزئی ترین

نخل هندی، فوفل، شاهزاده

گونه‌ای دیگر از واژه ایران

معرب ايرسا، گل زنبق زيرشاخه گل سوسن

نوعي گل سرخ و صورتي، گياهي از خانواده ثعلب

جاويدان، شادی، خوشحالی

هشتمین سوره قرآن، غنیمت دادن

منسوب به اصیل، نجیب، پاک نژاد

دارای ارزش، بهادار، محترم

نام دختر امام موسی کاظم (ع) و مادر امام جعفرصادق (ع)

اشاره، گوشه، کنایه، رمز

ستاره

پيشوا‌، رهبر، مقتدا

شوق ها، آرزومندی ها

شاد کردن

سرزمين، ناحيه

(به مجاز) زاییده‌ي ایل، فرزند ایل

گیاهی کوهستانی

آمیتیس

دارنده سخن سزاوار، از شخصیتهای شاهنامه

اطمینان و آرامش قلب

خو گرفتن، عهد

بهشت يونانيان و روميان

سفید، روشن، دختری با روی سپید

منتسب به پادشاه و حاکم و امیر

امید، آرزو

اولدوز، ستاره

آلیسا، رنگین کمان

مورد پسند و احترام ایل

شاخه‌های درخت، شاخسار

ای ایران

درختان، نام پهلوانی از لشکر افراسیاب

با ناله و زاری دعا کردن

زن درستکار

آوازهای خوش

رازها

منسوب به ایمان، باور، اعتقاد

مقدس، پاک، راستی، درستی

زمان بی پایان

مادر کوچک و مهربان

پناه دادن به کسی

نام همسر و دختر داريوش سوم، نام همسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی

هديه دادن

خطی که در محل تقاطع زمین و آسمان به نظر می رسد

شادی، شادان شدن، به وجد آمدن

آريايی

دختري كه از نژاد آرمين است

بسيار ستودن، مدح و ستايش فراوان

الهه عشق

(مصدر) دادن